بسم الله الرحمن الرحیم حافظ اگر آن تُرکِ شیرازی بدست آرد دلِ ما را به خالِ هندویش بخشم سمرقندو بخارا را صائب تبریزی: اگر آن تُرک شیرازی بدست ارد دل ما را به خال هندویش بخشم سرو دست و تَن وپارا هر آنکس چیز می بخشد زمالِ خویش می بخشَد نه چون حافظ که می بخشد سمر قند و بخارا را شهریار: اگر آن تُرک شیرازی بدست آرد دل مارا به خال هندویش بخشم تمامِ روح واجزا را هر انکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد نه چون صائب که می بخشد سرو دست و تَن و پا را سرو دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند نه بر ان ترک شیرازی که بُرده جمله دلها را سروی: اگر آن ترک شیرازی بدست ارد دل ما را به خال هندویش بخشم ثوابِ دین و دنیا را هر آنکس چیز می بخشد زدنیا ،ریز می بخشد نه شهریارِ دنیایم که بخشم روح و اجزا را که روح و جسمِ این دنیا پی اجریست در فردا اگر مردی ببخش ای شَه ثوابِ دینِ وعقبا را به خالِ تُرک شیرازی بکُن تَرکِ ثواب و دین که چون سروی بدست اری تو کامِ سروِ رعنا را مروی(سروی) اگر آن ترک شیرازی بدست ارد دل ما را به خال هندویش بخشم بخارا تا به عقبا را هر انکس چیز میبخشد هر انچه هست می بخشد نه چون بعضی که میبخشندیکی یا جمله اعضا را اگر حافظ مدینه ،جسم را صائب بخشید است و یا آن شهریار جان را و سروی مُزدِ فردا را بهای خالِ هندویش نباشد تحفه آنان نبخشیدَن این یاران بجز جویی زِ دریا را بیاو همچون مروی شو لقای دوست را خو کُن که صد دولت نمی ارزَد وصالِ گرمِ مو لا را سروی (مروی) http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹