━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ آن زمــانی که خــــدا خلــقت دنیا می کرد فاطــمه بود در آنجـــا و تمـاشــــا می کرد   با وجــودی که نبـی بود و علـی بود خدای خلقت کــون و مکان، خاطـر زهرا می کرد   ماجرای فــدک و غضــــب خـلافت آن روز حق رقم کرد وبخون فاطمــه امضامی کرد   توبه ی آدم اگر گشــــت قـبـول، از او بود چون تقاضای ورا ذات حــق اجـرا می کرد   کشتی از ورطه طــــوفان برهـانید که نوح نام او ورد زبـان در دل دریـــــا می کرد   به خیل آتش اگــــر گشــــت گلسـتان آتش شرم از روی گل عصـــــــمت کـبرا می کرد   بهر موسی به خدا گشـــت شکافنده ی نیل آنکه با منطق خود معجــــز عیسی می کرد   دختـــــری را که پــــــدر، ام ابیها می گفت زیر لب شکـوه ز بی رحمـــــی دنیـا می کرد   من ندانم چـــــه به سر آمدش از ظلم عدو از خدا وقـــــت دعا مـــــــرگ تمنا می کرد   از فشـــــار در و دیــــــوار ندانم چه کشید راز ها ســـیـنه اش از پـرده هویدا می کرد   پهلویــــــش را بشکستند به نا حـق که چرا در بر ظلـم طـرفـــــداری مــــولا می کرد   داغ محسـن جگرش سوخت که از ماتم او ناله از ســوز جگـــــر لاله ی صحرا می کرد   من ندانم که چه رخ داد در آن کوچه که او رخ نــــهان از عـلی عــــالی اعـــلی می کرد   از غـــم فاطمـــه افتـــاده گـــــره در کارش آنکه صـــدها گـــره از مشکل ما وا می کرد مرحوم حسن فرح بخشییان ژولیده نیشابوری http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ ‌‌‌‌‌‌〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث‌‌‌‌‌‌ 〗 ━━═━═━━━═━═━═━═━━━