#واحد#شهادت_امام_کاظم_ع#حاج_میثم_مطیعی#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
غمی ویرانتر از بغض گلو افتاده در جــانش
بزرگی کـه زبانـــزد بود در این شهر ايمانـش
کسی کـه از خلیـــفه تا گدای کوچهگرد شـهر
نمکپرورده بود ازسفرههای فضل واحسانش
به حکمت، آیه آیه از لبش والعصر جاری بود
به رحمت، هر سحرفوج ملک بودند مهمانش
سكوت اشک زهرا بود و باید خواند دریایش
شکوه نام حیدر بود و باید خواند طوفانـش
کسی از پشت این در دست خالی برنمیگردد
مگربخشیده باشدحضرت موسی دوچندانش
به عطـــــر ربــــــــنای جاری بین قنوت خود
بهشتی آفــــریده گوشـــــــــۀ تاریک زندانش
نگاهش قبلهٔ خورشیدواز زیباییاش این بس،
بگـــــویم هست ماه آســــــمان آیینهگردانش
دلش آشفتهتر از تشـنه کامیهای عاشوراست
عطش پشت عطش میریزد ازلبهای عطشانش
گلو میداند این بغض نفـــسگیر صدایش را
که حتی کوه باشد میکند این داغ ویرانش...
شعر: مهدی حنیفه
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═┅─