🌱🌱🌱
به نام خدا🌱🌱🌱
🍃
داستان زنگ ورزش
🔹️سجاد امسال به کلاس دوم می رود. او به توپ بازی علاقه زیادی دارد و هر بازی را که بشود با توپ انجام داد به خوبی انجام می دهد ؛ مثل شوت کردن, سرویس زدن، پاس دادن، هدف گرفتن.
🔹️سال گذشته، معلم ورزش نرمش هایی را که همراه با توپ می شود انجام داد، به او و هم کلاسی هایش یاد داده بود. حالا سجاد خیلی سریع و با مهارت می تواند همه آن کارها را انجام دهد.
🔹️امروز اولین روز کلاس ورزش، در سال جدید است. بچه های کلاس با لباس ورزشی، منتظر آقا معلم بودند. معلم از در وارد شد. نماینده بر پا گفت و همه به احترام ایشان از جا بلند شدند. معلم سلام پر انرژی و گرمی به بچه ها کرد و گفت:« خب می بینم که همه آماده و سرحال هستید. من فقط یک نکته به شما بگویم و بعد برویم توی حیاط ورزش کنیم » بچه ها با خوشحالی، منتظر شدند ایشان نکته شان را بگوید. آقا معلم در ادامه گفت:« بچه ها، امسال هم بیشتر بازی هایی که انجام می دهیم با توپ است.اما ورزش امسال یک تفاوتی با ورزش های سال گذشته دارد، و آن این است که سال قبل نرمش های تک نفری با توپ انجام می دادیم، اما امسال ورزش های گروهی را با هم یاد می گیریم.»
🔹️سجاد اجازه گرفت و پرسید:« آقا بازی فردی با بازی گروهی چه فرقی با هم دارد؟!
آقا معلم در جواب سجاد گفت:«سوال خوبی پرسیدی. بچه ها، کسی تفاوت بازی انفرادی و گروهی را می تواند بگوید؟»
🔹️امیر حسین دست بلند کرد و گفت:«آقا اجازه، بازی فردی یعنی تنهایی بازی می کنیم، اما بازی گروهی، یعنی چند نفر با هم یک تیم می شویم و با تیم دیگر مسابقه می دهیم. مثل بازی والیبال یا بسکتبال»
🔹️آقا معلم گفت:« کاملا درست است. غیر از ورزش ، کسی می داند دیگر چه کارهایی را می شود گروهی انجام داد؟!»
🔹️محمد طاها گفت:«آقا اجازه، مثلا نماز جماعت که پدرم می گوید ثوابش خیلی بیشتر از تنهایی خواندن نماز است.»
🔹️هادی گفت:« یا مثل گروه سرود مدرسه. که باید حواسمان باشد همه با هم شروع کنیم و اگر کسی یک کلمه را اشتباه بگوید، سرودمان خراب می شود.»
🔹️ابوالفضل گفت:«آقا اجازه، وقتی مهمان می آید خانه ما، من و برادرانم هر کاری که احتیاج است، انجام می دهیم و نمی گذاریم مادرمان خسته شود. مادرم می گوید، رمز موفقیت در کار گروهی است.»
🔹️آقا معلم گفت :«درست است بچه ها، قشنگی خیلی از کارها وقتی است که آن کار گروهی باشد و با هماهنگی انجام بشود. بعضی از ورزش ها هم گروهی هستند و همه ی اعضای تیم باید باهم هماهنگ باشند تا نتیجه ی خوبی بگیرند.»
🔹️سجاد گفت:« حالا متوجه منظورتان شدم آقا معلم. هفته ی پیش تلویزیون داشت فوتبال پخش می کرد. یک نفر از تیم مقابل، به دوستانش خوب پاس نمی داد. برای همین تیم دیگر، راحت توانست برنده شود.»
🔹️آقا معلم جواب داد:« بله همینطور است، اشتباه کسی که تکروی می کند ، باعث می شودد که تیمش شکست بخورد. اگر اعضای گروه با هم هماهنگ باشند، حتما در آن کار موفق خواهند شد.
آقا معلم به ساعتش نگاه کرد و گفت: خب، حالا که فایده کار گروهی را خوب متوجه شدیم، برویم توی حیاط، تا اعضاء تیم ها را مشخص کنیم برای بازی والیبال و ان شاالله ترم دوم هم بازی بسکتبال را یاد خواهیم گرفت.»
🔹️سجاد از اینکه می توانست با توپ، بازی گروهی والیبال را یاد بگیرد، خیلی خوشحال شد و زودتر از بچه ها و آقا معلم ، به طرف حیاط رفت.
نویسنده: فاطمه اختردانش
#داستان
#کار_گروهی
#سوره قریش
# قرآن ومهارتهای زندگی
https://eitaa.com/gooorrrran
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹