☘☘☘ آنچه موجب تأسفم شد، اینکه مردم و پادشاه آن سرزمین درمقابل خورشیـد سجده می‌کنند وچنان جهـل و نادانـی بر آنها چیره شده که خدای بزرگ را از یاد برده ودربرابر موجودی بی‌اراده سر تسلیم فرود می‌آورند. سلیمان که این خبر جالب را شنیـــد، گفت: در این مورد رسیدگی می‌کنم تاصدق‌ یا دروغ‌ سخنت‌ آشکار شود. اینک نامه مرا بگیر و به آنها برسان و ببین چه عکس‌العملی نشان‌می‌دهند هدهدنامه سلیمان‌راگرفت وبه سوی سرزمین سباپروازکردو پس ازرسیدن به مقصد، آن را در مقابل ملکه سبا بر زمین گذاشت. ملکه رو به اطراف خـــود کرد و گفت: نامه ای مهم ومحترمازجانب سلیمان به من رسیده و مضمونش این است به نام خداوند بخشنده مهربان. برمن سرکشی نکنید و همه تسلیم شده، نزد من آیید. سپس گفت: نظر و عقیده شمادراین مورد چیست؟وزیران ودرباریان‌گفتند ما دارای نیروی عظیمی هستیــم ودر روزجنگ مردمیدان و اهل‌رزم‌و مبارزه‌ایم، ولی امر، امر توست؛هرچه خواهی، فرمان ده تا اجرا کنیم. ... ادامه دارد