. نمیدونُم دلوم دیوونهٔ کیست کجا می گردد و در خونهٔ کیست نمیدونم دل سرگشتهٔ مو اسیر نرگس مستونهٔ کیست خداوندا به فریاد دلوم رس کس بی کس تویی ما مونده بی کس همه گویند طاهر کس نداره خدا یار موئه چه حاجت کس به گورستون گذر کردُم کم و بیش بدیدُم قبر دولتمند و درویش نه درویشی به خاکی بی کفن رفت نه دولتمند بود از یک کفن بیش از اون روزی که ما را آفریدی به غیر از معصیت چیزی ندیدی خداوندا به حق هشت و چهارت ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی الهی حرمله از غم بسوزی که دیگر حنجر طفلی ندوزی الهی طفلی بی بابا نباشه اگه باشه در این دنیا نباشه الهی بشکنه دست مغیره که در این کوچه ها بی مادرم کرد .