گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#کرامات #استغاثه به #امام_زمان ◼️ #ماجرای_انار و #نجات_شیعیان_بحرین #با_عنایت_امام_زمان_علیه‌_الس
فرمود: «آرى، تو به جهت مشکلى که انار براى شما ایجاد کرده و مطلبى که بر آن نوشته شده، و تهدیدى که حاکم بحرین نموده است به بیابان آمده‌اى!». محمد بن عیسى وقتى این را شنید به طرف او رفت و عرض کرد: آرى، اى آقاى من! شما می‌دانید که ما چه حالى داریم شما امام و پناهگاه ما می‌باشید و قادر هستید که این خطر را از ما برطرف سازید، بداد ما برس! فرمود: «اى محمد بن عیسى! وزیر ملعون درخت انارى در خانه خود دارد. قالبى از گِل به شکل انار در دو نصف ساخته و در داخل هر نصفى از آن، قسمتى از آن کلمات را نوشته است، آن‌گاه آن قالب گِلی را روى انار نهاده و در وقتى که انار کوچک بود داخل آن گذاشته و آن‌را محکم بسته است. آن‌گاه به تدریج که انار بزرگ شده آن نوشته در پوست انار تأثیر گذاشته تا به این صورت درآمده است! فردا می‌روى نزد حاکم و به او می‌گویى: جواب تو را آورده‌ام ولى حتماً باید در خانه وزیر باشد. وقتى به خانه وزیر رفتید به سمت راست خود نگاه کن که اتاقی می‌بینى. به حاکم بگو: جواب تو در همین اتاق است. وزیر نمی‌خواهد اجازه بدهد که داخل این اتاق شوید ولی تو اصرار کن! و سعی کن که از آن بالا بروى، وقتی دیدی وزیر خودش بالا رفت تو هم با او بالا برو و او را تنها مگذار مبادا از تو جلو بیافتد! هنگامى که وارد اتاق شدى‏ در دیوار آن کیسه‌ای سفید هست؛ آن‌را بردار که خواهى دید قالب گِلى انار که براى این نقشه ساخته است در آن کیسه است. سپس آن‌را جلو حاکم نهاده و انار مورد نظر را  داخل آن بگذار تا حقیقت مطلب براى او روشن گردد! و به حاکم بگو: ما معجزه دیگرى هم داریم و آن این‌که داخل این انار جز خاکستر و دود چیزى نیست، اگر می‌خواهى صحت آن‌را بدانى به وزیر بگو آن‌را بشکند، وقتى وزیر آن‌را شکست دود و خاکستر آن به صورت و ریش او می‌پاشد». وقتى محمد بن عیسى این سخنان را از امام شنید بسیار شادمان گردید و دست امام را بوسید و با مژده و شادى مراجعت نمود. صبح، به خانه حاکم رفتند و محمد بن عیسی همان‌طور که امام دستور داده بود عمل کرد، سپس حاکم رو کرد به محمد بن عیسى و پرسید: چه کسى این را به تو خبر داد؟ گفت: امام زمان ما و حجت پروردگار. پرسید: امام شما کیست؟ او هم یک یک ائمه را به وى معرّفى کرد تا به امام زمان(عج) رسید. حاکم گفت: دستت را دراز کن تا من گواهى دهم که نیست خدایى مگر خداوند یگانه و این‌که محمد بنده و پیامبر او است. خلیفه بلا فصل بعد از او امیر المؤمنین علی(ع) است، آن‌گاه اقرار به تمام ائمه تا آخر آنها نمود و ایمانش نیکو گشت. سپس دستور داد وزیر را به قتل رساندند و از مردم بحرین معذرت خواست و نسبت به آنها نیکى نمود و آنها را گرامى داشت.[1] این حکایت نزد اهل بحرین مشهور و قبر محمد بن عیسى در آن‌جا معروف است و مردم به زیارت آن می‌روند.[2] در پایان باید گفت تشرفاتی که از قول عالمان شیعه نقل می‌شود معمولاً دارای سند مصطلح فقهی و دانش رجال نیست تا در مورد صحت سند آن گفت‌وگو کرد. پذیرش این گزارش‌ها تنها با تکیه بر مورد اعتماد بودن نقل‌کننده و شهرت میان مردم امکان‌پذیر است. اما درباره این‌که آیا در غیبت کبرى(طولانى) امام زمان(عج)؛ ممکن است کسى خدمت آن‌حضرت برسد، باید گفت: دانشمندان شیعه عقیده ندارند که امام زمان حتى براى دوستان پاک‌سرشت خود هم آشکار نمی‌شود، بلکه امکان این‌که حضرت را ببینند و او را نشناسند یا بشناسند وجود دارد.[3]     [1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 178 - 180، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم، 1403ق. [2]. همان. [3]. ر. ک: «ارتباط با امام زمان (عج)»، 1029؛ «رؤیت امام زمان (عج)»، 2768؛ «ارتباط با امام زمان(عج)»، 8175. .