گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. یکی از شخصیت‌های برجسته‌ای که از نقش‌آفرینان اصلی وقایع عاشورا بود و صحنه‌های جاودانه‌ای از وفادار
ِ إنْ قَطعْتمُوا يَمينِي ••• إنّي اُحامي أبداً عنْ دِيني وعنْ إمامٍ صادقِ اليقينِ ••• نجلِ النَّبيِّ الطّاهرِ الأمينِ به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع کردید، من پیوسته از دین خود و از امام راستگوی دارای یقین که نوه پیامبر پاک و امین است، دفاع می‌کنم.» عباس (علیه‌السّلام) آنقدر جنگید که بی‌حال و ناتوان شد. در این زمان حکیم بن طفیل که پشت نخلی کمین کرده بود، ضربتی بر دست چپ وی وارد کرد و آن‌را از تن جدا کرد. عباس (علیه‌السّلام) آن موقع این رجز را خواند: «يا نفسُ لا تَخشَي منَ الكفّارِ ••• وأبشِري برحمةِ الجبّارِ معَ النبيِّ السيّدِ المُختارِ ••• قدْ قَطعُوا ببغيهمْ يَساري فأصلِهمْ يا ربِّ حَرَّ النّارِ ای نفس، از کفار نترس و در کنار پیامبر، سرور و برگزیده خدا، تو را به رحمت خدای جبار مژده باد. آنان با ستمکاری، دست چپ مرا قطع کردند، پروردگارا، آنان را به آتش (دوزخ) وارد کن.» آنگاه عباس (علیه‌السلام) مشک را به دندان گرفت تیری آمد و به مشک اصابت نمود و آب مشک ریخت. تیری دیگر بر سینه مبارکش اصابت کرد. سپس از اسب واژگون شد و امام حسین (علیه‌السلام) را صدا زد: «یا اخا ادرک اخاک؛ ‌ای برادر، برادرت را دریاب.» قبل از آمدن امام حسین (علیه‌السلام) آن ملعون جلو آمد و با عمودی آهنین ضربتی بر فرق مبارکش زد. (فَقَتَلَهُ المَلعونُ بِعَمودٍ مِن حَديد)  حضرت عباس (علیه‌السّلام) بر اثر تیرها و ضربات دیگر دشمن زخم‌های شدیدی برداشته بود و دیگر توان حرکت نداشت   و بدین‌گونه پس از کشتن گروهی از دشمن، به شهادت رسید. ۱.۶ - امام بر نعش برادر چون امام حسین (علیه‌السّلام)، برادرش عباس را در کنار فرات بر زمین دید، به شدت گریه کرد [۶۵]  و با حالت انکسار فرمود: «الْآنَ انْکَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ‌ حِيلَتِي‌؛ اکنون کمرم شکست و رشتهٔ تدبیرم گسسته شد.»  در زیارت ناحیه مقدسه از عباس بن علی (علیه‌السّلام) چنین یاد شده است: «السَّلامُ عَلی ابی‌ الْفَضْلِ العَبَّاسِ بْنِ اَمیرِالْمُؤمنینَ المُواسی اَخاهُ بِنَفْسِهِ، اَلآخِذُ لِغَدِهِ مِنْ اَمْسِهِ، الْفادی‌ لَهُ الواقی‌ السَّاعی‌ اِلَیْهِ بِمائِه، الْمَقطُوعَةِ یَداه؛ سلام بر ابوالفضل العباس فرزند امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، آن‌که در راه برادر از جان خود گذشت. همو که از دیروز برای فردای خود برداشت و پیش فرستاد. خود را فدا و سپر قرار داد و تلاش بسیار در رساندن‌ آب نمود و دستانش جدا گردید.»  .