روزیمردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد رو به مُلّا کرد و گفت:
خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم 😌
مُلّا گفت : آیا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟ 😐
مرد گفت: ...
ادامه داستان در کانال زیر 👇
http://eitaa.com/joinchat/3842310176Cf725a32405