🚨داستان تکان دهنده امام زمان و عروسی مجلل
🔸 یک هفته بود کارتهای عروسی روی میز بودند. هنوز تصمیم نگرفته بود چه کسانی را دعوت کند. لیست مهمانها و کارهای عروسی ذهنش را پر کرده بود…
برای عروس مهم بود که چه کسانی حتما در عروسی اش باشند.
خودش کارتها را می برد با همسرش! سفارش هم میکرد که حتما بیایند…
دلش می خواست عروسی اش بهترین باشد. همه باشند و خوش بگذرانند. تدارک هم دیده بود. آهنگ و ارکستر هم حتما باید باشند، خوش نمی گذرد بدون آنها!
یکی از کارتها را بنام ...........😔😔
ادامه این داستان عجیب در لینک زیر👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e