تازه داماد تهمت میزد بهم توهین میکرد با داد بیداد میگفت دختر نبودی منو از اتاق انداخت بیرون همه دورم جمع شدن خواهر شوهرم جاریم مادرشوهرم تازه داماد با تموم وجود رسوایی منو بر طبل می‌کوبید مادر شوهرم دستمو گرفت کشون کشون انداخت توی حیاط سرد صبح برای پدرم پیغام فرستادن بیا ببر دخترتو بعد اون شب با پدرم که کمرش شکست رفتیم ده خودمون ،همه منو با انگشت نشون میدادن من قسم میخوردم کاری نکردم... ادامه👇🚷 https://eitaa.com/joinchat/3866886362Cb69bc3a362 ادامه تو کانال گذاشته 👆👆