🔴دو داستان بی ربط
داستان اول:
🔸یزید لعنت الله علیه، به ابن زیاد دستور داد که یا از حسین بیعت بگیر، یا به قتلش برسان!
این زیاد هم بعد از اینکه نتونست از امام حسین علیه السلام برا یزید بیعت بگیره، به فجیع ترین شکل ممکن، امام و یارانش رو به شهادت رسوند و اینگونه بود که ماجرای عاشورا رقم خورد.
وقتی اسرا رو به شام بردند و حضرت زینب(س)، با خطبه ها و روشنگری های مجاهدانه، یزید و یزیدیان را رسوا کرده بود و یزید در بین
#افکار_عمومی آن زمان به شدت زیر سوال رفت که چرا نوه پیامبر را شهید کرده است.
برای شهادت امام حسین(ع) مراسم عزا گرفت و در آنجا گفت مادر عبیدالله(ابن زیاد) به عزایش بنشیند، چرا حسین را کشت.
داستان دوم:
در یک کشوری رئیس جمهور وقتی بود که به هیئت دولت و وزیر نفت و صمت و... دستور فوری داد که باید بنزین را گران کنید، میگویند حتی وزیر نفتش به اجرای این طرح اعتراض کرده بود.
بعد که اجرا شد، و باعث بروز اغتشاش و اعتراض
#افکار_عمومی شد و چندین نفر هم کشته شدند، آمد و گفت من خبر نداشتم و ای وای کار فلان وزیر بود.
البته او دیگر عزا نگرفت، بلکه با چنان ذوقی تعریف میکرد که گویا فتح الفتوح کرده است.
میگویند چشمان وزرا از حدقه بیرون زده بود و کلید صندوق زشتیها دچار تورم موضعی شد.
✍آقای الف(سید بدون سانسور)
#دولت_بی_اعتبار
#گزیده_ی_خبرها👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1752760323C3dffc8e554
@gozideyekhabarha