دوستی یا خیانت آقای ظریف در بخش هایی از مصاحبه که مرتبط با شهید سلیمانی است ، چون می خواهد به شنونده القا کند که منظورش از بیان برخی موارد ضدیت با حاج قاسم نیست ، می گوید حاج قاسم را دوست داشتم ، هر وقت همدیگر را می دیدیم مصافحه می کردیم . آقای ظریف شما در طول سابقه کاری خود با هزاران نفر از اهالی سیاست در خارج از کشور هم دست داده ای هم مصاحفه کرده ای ، حتی با کسانی که شاید نفرت داشته ای . چرا ؟ چون شما یک دیپلمات هستی و خنده و گریه دیپلمات لزوما نشانه حقیقی و صحیحی از رفتار واقعی نیست . جاهایی دلت خون است اما لبخند میزنی و بالعکس . پس هر چند مصافحه نشانه ای از دوستی است ، اما هر مصاحفه و از جانب هر شخصی به معنای دوستی نیست . اما در راستی آزمایی دوستی آقای ظریف با شهید سلیمانی ، آنچه که این روزها و در خلال این مصاحبه مشخص می شود ، نه تنها دوستی در کار نیست که اگر هم هست خیانت به دوست بیشتر مشهود است . چرا که آقای ظریف در این مصاحبه ادعاها و اتهاماتی را متوجه شخص سردار سلیمانی می کنند که فقط خود شهید سلیمانی می تواند جواب آنها را بگوید . چرا حالا در نبود سردار این موارد را و آنهم بدون دلیل و سند مطرح می کنید ؟ آیا در زمانی که سردار در قید حیات بود مطرح کردید و جوابی گرفتید ؟ اگر بله چرا در مصاحبه به آن اشاره نکرده اید ؟ آقای ظریف شما افتخار دوستی با حاج قاسم را نداشته اید ، یعنی اصلا جنس آن مرد بزرگ با امثال شما ماندگان در چنبره منافع دنیایی متفاوت بود . حاجی آسمانی بود و تعلق به مادیات دنیایی نداشت ، اما شما به عکس صد در صد گرفتار تعلقات و فتنه های دنیایی هستید . آقای ظریف از مصاحبه شما بوی خیانت می آید نه دوستی .