قسمت سوم:
۳- (۳ و ۳): این در حالتی رخ میدهد که همین امروز شاهد حد نهایی ممکن برای جنگ باشیم. یعنی نتیجه تلاش واقعی هر دو سوی ماجرا، همین حد از آتشی باشد که در میدان وجود دارد. اما هر دو طرف وانمود کنند که گستره جنگ میتواند به بیش از این مقدار برسد. در این حالت، اساس جنگ در رسانه و در حوزه سانسور خبرها رخ میدهد. عدم انتشار آسیبهای حاصل از جنگ در صورت دیدن آسیب جدی، یا انتشار واقعیتها در صورت عدم آسیب جدی، مشخصه این استراتژی است. درعینحال، کریخوانیهای رسانهای دو طرف ادامه پیدا میکند. نتیجه واقعی این انتخاب، همان برتری نسبی یا برابری است. با این تفاوت که دو طرف میتوانند برای توقف جنگ، از ذینفعان جهانی، امتیازهایی را دریافت کنند. امتیازهایی چون امکان بازسازی، تضمین بازگشت آوارگان، حضور نیروهای بینالمللی در مرزهای توافق از این جمله هستند. چرا که در این حالت میتوانند جهان را نسبت به اینکه دامنه جنگ را بیش از این گسترش ندادهاند نسبت به خود مدیون کنند.
۴- (۴ و ۴ ): این در حالتی رخ میدهد که جنگ از هر دو سو حالتی نمایشی داشته باشد. به این معنا که بیش از جنگ میدانی، شاهد کریخوانیهای رسانهای باشیم. هر دو طرف به این باور رسیده باشند که نباید دامنه جنگ را بیش از این گسترش دهند اما برای فریب طرف مقابل، این اشتباه محاسباتی را ایجاد میکنند که حد نهایی توان آنها همین است. در این شرایط، هر کدام از طرفین که استراتژی طرف مقابل را باور کند، به احتمال زیاد محکوم به شکست است. چرا که به محض این باور، یا کار را تمام شده میداند و تصور میکند با اندکی فشار پیروز ماجراست، حال آنکه توان طرف مقابل بسیار بیش از این تخمین است. چنانچه هر دو طرف فریب بخورند، دامنه جنگ رفتهرفته توسعه پیدا میکند. چرا که هرکدام تصور میکنند میتوانند پیروز قطعی شوند و رفتهرفته، فشار را افزایش میدهند. نتیجه نهایی این استراتژی، طبعاً گسترش دامنه جنگ و ایجاد بحران جهانی خواهد بود.
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi