ایده پایان تاریخ فوکویاما برای پایان دادن به مناظره‌ها درباره ایده‌های اقتصادی غیر از "بازار آزاد" مطرح شد 🔸 فوکویاما آن زمان از سیاستگذاران ارشد وزارت خارجه ایالات متحده بود و راهبرد مدافعان سرمایه داری بی‌قید و شرط روشن بود: با اندیشه‌های دیگر درگیر بحث نشوید، پیش‌دستانه پیروزی خود را اعلام کنید. 🔸او به مستمعانش گفت که "سقوط کمونیسم به پیروزی افتخارآمیز لیبرالیسمِ اقتصادی و سیاسی دارد منجر می‌شود... این نه ایدئولوژی، بلکه تاریخِ به آن معنا که می‌شناسیم است که پایان یافته است. فوکویاما تزِ فریدمن را به عرصه‌ای جدید و پرجسارت وارد کرد و چنین استدلال کرد که بازارهای مقررات‌زدایی شده در عرصه اقتصادی، همراه با لیبرال دموکراسی در عرصه سیاسی، بیانگر "نقطه پایان تحول ایدئولوژیک نوع بشر و شکل غایی حکومت بشری است." 🔸این استدلال نمونه عالی دفاع از تناقض بود که فقط در عالم خیال‌پردازی‌های واقعا خلاقانه وزارت امور خارجه آمریکا می‌گنجید. چطور موج دموکراسی خواهی با استقرار نظامی اقتصادی که فاقد امنیت شغلی و آزادیِ اخراج کارگران باشد قابل جمع بود؟ مردم در سراسر این کشورها خواهان حق اظهار نظر در کلیه تصمیمات مهم بودند، درباره نحوه توزیع ثروت کشورشان نظر داشتند، سرنوشت شرکت‌های تحت حاکمیت دولت و تامین مالی مدارس دولتی و بیمارستان‌ها برایشان مهم بود. 🔸بنابراین اصلا اتفاقی نبود که فوکویاما از جایگاهش در وزارت خارجه آمریکا، درست همان لحظه را برای بستن کتاب تاریخ برگزید. همه اینها برای بستن و پایان دادن همه بحث‌ها و مناظره‌ها درباره ایده‌های اقتصادیِ خارج از چهارچوب بسته "بازار آزاد" بود. اینها راهبردهایی برای مهار خودمختاری بود که همواره بزرگ‌ترین تهدید در برابر نهضت تهاجمیِ مکتب اقتصادی شیکاگو محسوب می‌شود. ۷۱ @haad1442