🌹اورکت روی شانه هایش بود؛ بدون جوراب. معلوم بود از نماز می آید و فرصت پیدا نکرده سر و وضعش را مرتب کند. 🌹لبخند زدم و نگاهی بهش انداختم. قبل از اینکه حرفی بزنم با خنده گفت: وقتی در همین وضعیت مقابل خدای خودم ایستادم و نماز خواندم درست نبود مقابل بنده او به سر و وضعم برسم. ✍ روایت حاج قاسم از شهید محمدحسین یوسف الهی @hadi_soleymani313