🌷شب آخری که میخواست برود سوریه آخرین عکسش را با برادرزادهاش گرفت؛ میخواستم دامادش کنم، ماه رمضان برایش کت و شلوار گرفتیم ...؛ اما تقدیر چیز دیگری برای او رقم زد.
🌷هنوز صدای کلیدی که شبها در را باز میکرد میشنوم، شبها موبایلش را روشن میکرد و میآمد روی ما پتو میانداخت، توی اتاقش زیارت عاشورا گوش میداد، خیلی شبها هم دیروقت میآمد منزل، لباس مخصوصی برای نظافت میبرد و تا دیر وقت در حسینیه و هیئت مشغول شستن ظرفها بود.
✍راوی مادر شهید
"
شهید مدافع حرم جواد کوهساری"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
https://eitaa.com/hadi_soleymani313