🔺الگوهای ناموزون!
▫️مخاطب برنامهی «کودک شو» بودم و برایم یک سوال پیش آمد. روانشناس، مشاور و حتی یک آدم مطلع از بدیهیات اصول تربیت کودک در دم و دستگاه عریض و طویل صداوسیما نیست که به سازندگان برنامه مشورت دهد؟!
▫️کودکانی به طرز واضح و خاصی تربیت میشوند که شو اجرا کنند و بلبل زبان و جذاب باشند؛ اما فاقد مهارتهای رشد یافتهی بدنی و فکری! این یعنی الگو قرار دادن کسانی که جز شوآف و دیده شدن هنر دیگری ندارند و صد البته مقایسهی فرزندان خودمان با این الگوهای غیرواقعی!
▫️مادرانی که نه تنها در درک توانمندی کودکان خود عاجزند بلکه کمالگرایی خود را به کودکانشان تحمیل میکنند؛ حداقل ای کاش این کمالگرایی ناچیز ارزش تحمیل را داشت.
▫️مادر و پدری که در تشویق فرزندانشان نتیجهی اتفاقی عملکرد فرزند دیگر را اهرم فشار و مقایسه و مثلا تشویق برای فرزندشان میکنند؛ فارغ از اینکه هر انسان عاقلی میداند اثرات سوءمقایسهی فرزندان با دیگری چه اثرات مخربی دارد.
▫️خیلی تلاش کردم حرص نخورم و واکنشی نداشته باشم اما وقتی تیر خلاص برنامه به وجودم خورد دیگر نتوانستم سکوت کنم:
-مجری: چرا زهرا فکر میکنه خونهی شما قشنگترین خونهی دنیاست؟
مادر: چون همه ی اسباب بازیها را در خانه داریم!
▫️این میشود ارائهی یک الگو! دلم میخواست جای مجری باشم و بگویم شما خیلی اشتباه کردید همهی اسباب بازیها را داخل خانه برای بچه فراهم کردید و عملا به تباهی آیندهی کودکتان اقدام کردید و حالا اینجا به این موضوع فخر فروشی هم میکنید و صداوسیمای ما هم این الگو را پخش میکند!
▫️شما لاجرم کودک مصرف زدهی بدون خلاقیتی را به جامعه تحویل خواهید داد که از محیط پیرامونش متوقع است و ناراضی.
▫️اما جواب کودک طفل معصوم برایم جالبتر بود: چون ما تو خونهمون آینه داریم!
▫️به همین سادگی دنیای کودکانهی کودکانمان را با اوهام و توقعات غیرواقعی خودمان خراب میکنیم و بعد هم به آن افتخار میکنیم؛ و بدا به حال صداوسیمای ما که برای شعور مخاطبش احترام قائل نیست.
@hadianebasir