دیگر درد انگشت های پایم غیر قابل تحمل شده بود. وقتی دکترعکس رادید
گفت، دو تا از انگشتهای پای راستم مو برداشته و کمی هم کوفته شده. برای درمان باید با بند طبی بسته شود و برای مدتی حرکت داده نشود تا دوباره جوش بخورد.
آقای موتور سوار هم هر جا می رفتیم دنبالمان می آمد و هزینه ها را پرداخت می کرد.
بالاخره از بیمارستان بیرون امدیم و من به پسرموتوسوارگفتم:
–شما برید، ممنون.
دوباره کارت ملی اش را به طرفم گرفت و گفت:
–پیشتون باشه اگه یه وقت اتفاقی افتاد یا خانوادتون تصمیم دیگه ایی...
نگذاشتم حرفش را تمام کند گفتم:
– نه نیازی نیست.
دوباره سفارش کرد که اگر مشکلی پیش امد حتما زنگ بزنم وشماره تلفنش رابه اصرار سیو گوشی ام کرد.
سعیده کلافه به طرفش چرخید و گفت:
–چشم زنگ میزنه، دیگه شما بفرمایید.
پسرک مکثی کردو بی توجه به حرف سعیده دوباره کلی سفارش کرد و رفت.
بعد از این که سوار ماشین شدیم، پوفی کرد و گفت:
– عجب سریشی بود. شرط میبندم فردا بیاد خواستگاریت حالا ببین.
دردم را فراموش کردم و خندیدم و گفتم:
–چی میگی تو؟
– من نمیدونم چرا هر کس به پست تو می خوره عاشقت میشه، چرا کسی مارو نمیبینه؟
این بار بلندتر خندیدم.
– دوست داشتی جای من بودی این همه درد داشتی؟
شاکی نگاهم کردو گفت:
– والا ما جای شما هم بودیم، من تصادف کردم کلی هم بیمارستان بستری بودم. اونوقت آقای معصومی عاشق تو شد.
–توقع نداشتی که عاشق قاتل همسرش بشه. بس کن سعیده.
ــ نه خب، فکرش رو بکن.
حالا از اینورم تو تاقچه بالا میزاری آخه، بعد قیافه ی جدی به خودش گرفت و گفت:
–حاضرم باهات شرط ببندم اگه این پسر از همین فردا به بهانه های مختلف شروع به زنگ زدن نکرد.
خنده ام را جمع کردم و گفتم:
– غلط کرده زنگ بزنه.
ــ نه اونجوری که... منظورم به قصد ازدواج، حتما منظوری داشته اینقدراصرار داشت تا خونه باهامون بیاد.
وای راحیل، به جان خودم حالا اگه من دقیقا جای تو تصادف می کردم، موتور سواره یه آدم معتاد و بیکارو بدبخت بیچارهی بیخودی بودا، اصلا باید کفاره میدادم نگاهش می کردم. تازه اونم میزد در میرفت، نمی موند خرج درمونم رو بده. حالا خوبه می گی این پسره اصلامقصرنبوده، اگه مقصر بودچیکارمی کرد.
اصلا میدونی چیه، همون اول وقتی دیدم با این تصادف کردی عصبانی شدم.اصلا ناراحتیم واسه تو نبود که...
با گفتن این حرفش خودش هم به خنده افتاد و با صدای بلند خندید.
برای اینکه پسره اینقدر خوشگل بود عصبانی شدم، دیدی همشم هواتو داشت.
✍
#بهقلملیلافتحیپور
#ادامهدارد...
┄┅🌵••══••❣┅┄
••
@tame_sib ••
┄┅❣••══••🌵┅┄
🍁
✨🍁
🍁✨🍁
✨🍁✨🍁