هربار مادرش تماس می‌گرفت کاملا مودبانه رفتار می‌کرد... اگر درازکش بود می‌نشست اگر نشسته بود می‌ایستاد می‌گفت: درسته که مادرم نیست و نمیبینه ولی خدا که هست... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر