هدایت شده از سربازشهیدمهدی عوض پور
جمعه ای دیگرشد اومدم پیشت تا از دلتنگی هایم بهت بگم😔🥀 مهدی یادته روزایی که گریه میکردم دست مهربانت را میکشیدی روی سرم و میگفتی: نمیخوام گریه کنی بگو کی ناراحت کرده خواهرکوچولوی من رو😔 مهدی یادته بهم گفتی میرم یک عروسک واست میخرم و میام من روزها و ساعت ها منتظرت ماندم تا بیای و اون عروسک بدی و خوشحالم کنی ۱٠سال گذشت و هنوز نیامدی😔😔 اون روز که پیکرت را اوردن و روبه روی من گذاشتند از یک طرف ناراحت بودم چرا باهات این کاروکردن😔🥀💔 ولی از یک طرف خوشحال که به ارزوت رسیده بودی😭😭😔 مهدی الان خواهرکوچولوت بزرگ شده ولی همچنان درفراغ دوری تو میسوزد https://eitaa.com/MAHDI_AVAZPOR_1392_1371/3