#اسلام_رحمانی
🌀 «اصطلاح اسلام رحمانی که این روزها رایج شده است از ترکیب دو کلمهی زیبا به وجود آمده اما معنای واقعی آن چیست؟ 🌀
⁉️ آیا منظور این است که برخلاف قرآن که انسانها را به
#مؤمن،
#کافر،
#دشمن و
#دوست تقسیم میکند باید با همه انسانها،
#صرفاً_با_رحمت برخورد کرد؟
❓و با کسانی که با اسلام و ملت ایران دشمنی میکنند، بر خلاف فرمان پروردگار با محبت، مودّت و مَعدِلَت رفتار کرد؟».
بیانات
#امام خامنه_ای در دیدار با جمعی از دانشجویان (۲۰ تیر ۹۴)
#تحلیلی👇
📌 نقدی بر پنج مؤلفه «اسلام رحمانی»
✅ مؤلفهي اول: اقلی و تاریخی بودن فرهنگ اسلامی
⚡طرح ایده: اسلام در انگارهی اسلام رحمانی، یک دین اقلی است. به این معنی که احکام و مضامین آن تنها و یا بیشتر مربوط به رابطهی معنوی و عبادی انسان با خداوند است و سایر ساحات و عرصههای زندگی انسان را به خود او واگذار کرده است. اگر هم اسلام دربارهی حوزههای فراتر از رابطهی انسان با خداوند، معارف و آموزههایی دربردارد، این معارف و آموزهها یا بسیار اندک و ناچیز است و هرگز امکان «نظریهپردازی» و «نظامسازی اجتماعی» وجود ندارد و یا اموری عَرَضی و بیرون از ذات و جوهر اسلام است که در اثر رویدادها و تحولات تاریخی به آن اضافه و ضمیمه شده است. اینکه تصور کنیم اسلام یک دین جامع است و همهی لایهها و سطوح زندگی انسان را دربرمیگیرد، تصوری باطل و خام است. اسلام تنها تدبیر پارههای کوچکی از زندگی انسان را برعهده گرفته و باقی را برعهدهی یافتههای تجربی و عقلی نهاده است.
💬 نقد ایده: بر این موضع نظری (که نتایج عملی و عینی تعیینکنندهای را بهدنبال دارد) چندین اشکال اساسی وارد است. نخست اینکه مطالعهی مستقیم اسلام بهوضوح نشان میدهد که این دین، هرگز به امور شخصی و فردی محصور نیست و آشکارا در حوزههای اجتماعی از قبیل فرهنگی و سیاسی و اقتصادی مداخله کرده است و این مداخلات در حد ارائهی اندکی کلیات نیست، بلکه اسلام دارای نظامات خاص فرهنگی و سیاسی و اقتصادی است که نظم اجتماعی مستقل و متفاوتی را پدید میآورد
دوم اینکه اسلام، خود را تاریخی معرفی نکرده و تجدیدنظر در احکام و آموزههای خود را روا نداشته است. اسلام نه یک آیین محلی است و نه یک آیین تاریخی، زیرا اسلام بر فطرت الهی انسان منطبق است و موجبات شکوفایی آن را فراهم میکند و چون فطرت مقولهای عام و فراتاریخی است، اسلام نیز دینی عام و فراتاریخی است و هرگز به اقلیم یا دورهی تاریخی خاصی منحصر و محدود نیست. اسلام نگفته که پارهای از احکامش تا مقطع تاریخی خاصی اعتبار دارد و از آن پس، انسان باید به یافتههای تجربه و عقل خود رجوع کند و احکام دین را کنار بنهد، بلکه اسلام مدعی است که کاملترین و عالیترین نسخهی تدبیر فرد و جامعه است که تا ابد معتبر است.
متن كامل در لينك زير:
http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=31447
@hagigatevasel