همیشه از حــرمت، بـوی سیب می آیـد
صـدای بــال ملائک، عجیب می آیـــد!
سـلام! ضامــن آهــــو، دل شکسته من
بـه پای بــوس نگاهت، غــریب مـی آیـد
نگاه زخمــیِ تو، تا بقیـــع بــارانیاست
مگر ز سمت مدینه، طبیب می آیـد؟!..
به پـــای در دلت، ای غریبـــه تنهـــا
علی(ع) ز سمت نجف، عن قریب می آیـد
طلای گنبد تو، وعده گاه کفتــرهاست.
کبوتـر دل مـــن، بــی شکیب می آیــد
برات گشته به قلبم مُـــراد خواهـی داد
چرا کــه نــاله «امّن یُجیب» مـی آیــد