اشرف الواعظین، ❗️خیلی جالبه بخونش آیت الله شبیری زنجانی در کتاب «جرعه ای از دریا» می‌گوید: در کرمانشاه یک آدم ارباب و بزرگ شهر و شخص ثروتمندی بوده که با همه رفت و آمد داشت. در خانه اش هم عیاشی می‌کرد و هم روضه خوانی. یکی از روضه خوانهای قدیمی که نامش اشرف الواعظین بود به منزل این آقا می‌آمد و مجلس روضه برگزار می‌کرد. از قضا نام یک خانمی هم که اهل خلاف و منکر بود اشرف بود. یک موقعی این ارباب به نوکرش می‌گوید: برو و اشرف را برای من حاضر کن. منظورش همان خانم بدکاره بود. این نوکر فکر می‌کند که منظورش اشرف الواعظین است. ارباب وسائل عیش و نوش را آماده می‌کند. یکمرتبه می‌بیند اشرف الواعظین وارد شد. ارباب به سرعت دستگاه گناه و معصیت را جمع می‌کند و منقلب می‌شود. مرحوم اشرف الواعظین هم یک توسل می‌گیرد و روضه خوانی می‌کند و ارباب در آن مجلس منقلب می‌شود و وضعش را عوض می‌کند. بعضی‌ها می‌خواهند گناه بکنند، ولی خدا به داد آنها می‌رسد و وسیله توبه فراهم می‌شود. ✳️ | اینجا عضو شوید👇 👉 @hajfathi_ir