بیت المقدسم نه که یک سرزمین نبود... صدها روایتی که به دل دارد این نبود خاک است وخون وآتش وا ی وای کودکی بر سفره ای نشست که دیگر، غمین نبود ای سرزمین چرا به غمت خو گرفته ای جایی که عشق خاطره گردد،زمین نبود دنیا برای خنده ی دختر نکرد ،صبر مادر کفن نموده مبینا،مبین نبود... پاشیده رنگ غم ،همه جا در تمام شهر گویی که میهنت نه فلسطین ، چنین نبود دارو نبود !کودک زخمی که بود...صبر لعنت به صهیونیست که آنجا کمین نبود صدحرمله حریف تو شیطان نمی شود از ذات و فطرتی که درآن ،دل امین نبود صدها جنایتی که به غزه روا نبود نفرین به غاصبان وطن، چون جز این نبود قانون چه شد؟! حقوق بشر در معادله ست... حرفی نمی زنم که چرا... صد یقین نبود 🥀کامله منصوری