📚 شهید ابراهیم انصاری به عنوان رایزن فرهنگی ایران در سودان، فعالیت خود را در دفتری آغاز می‌کند که از کمترین امکانات نیز برخوردار نیست. اما در مدت کوتاهی، فعالیت­های فرهنگی ایشان چنان گسترده شد که آوازه آن به گوش رهبران وهابی رسید. آنها از این موضوع احساس خطر کردند و یکی از افراد مؤثر وهابی در سودان در روزنامه ­ای نوشت که «باید سر این مار رافضی را قطع کنیم» اما نبوغ ارتباطی و شخصیتی شهید انصاری باعث شد که در ملاقات چند ساعته با او، نگاه آن فرد به شهید انصاری و حتی تشیع تغییر پیدا کند. ✂️ برشی از کتاب به وقت بیروت: صدای بلند یا الله ابراهیم حلقه را پراکنده کرد و هرکس به سمتی رفت. ابراهیم از دور نگاهی به میز انداخت و روزنامه ای را روی آن دید. پرسید خیر باشه؟! چی توی این روزنامه است که آن قدر واسه تون جذابه؟! یکی از همکارانش فوری روزنامه را در دستانش مچاله کرد و انداخت توی سطل زباله. ابراهیم روزنامه را از میان باقی کاغذهای داخل سطل بیرون کشید و روی میز باز کرد. دید به پشتوانه تبلیغاتی و مالی وهابیها او را تهدید به ترور کرده اند. زیر عکس ابراهیم نوشته شده بود: «سر این مار رافضی را قطع کنید.» | ناشر تخصصی جهاد و شهادت 🇮🇷 @hamasehyaran