به حمید گفتم : چی شده امروز بدون عجله صبحونه میخوری ؟ [ حمید چون تعقیبات نماز صبحش طولانی می شد برای اینکه به سرویس محل کارش برسه ، با عجله صبحونه می خورد ] -گفت : امروز با سرویس نمیرم سر کار. -با تعجب پرسیدم چرا ؟! -حمید جواب داد : بخاطر چادری که دادی به همکارم بدم !!! نمیخوام حتی به اندازه سنگینی یک چادر از #بیت_المال (سرویس) #استفاده_شخصی کنم. "چادر را برای خانم همکارش میبرد حمید اقا" برگرفته از کتاب "یادت باشد" #خاطرات_شهدا #حمید_سیاهکالی_مرادی #به_روایت_همسر