مبارزه، ایمان و معرفت؛ این سه در اسلام قرین یکدیگرند. مقاومت بیپایان مجاهدان ما، بسته به ایمان استوار آنهاست و ایمان راسخ نیز بیگمان ایمانی
#آگاهانه و نشأت گرفته از معرفتی محکم است.
۱. همرزم محمد
بروجردی میگوید: کلامش چون کلام آقا، سرشار از معارف قرآن و نهج البلاغه بود.
۲. فرزند
حاج قاسم عزیز میگوید: او را کمتر به کاری غیر از خواندن و نوشتن میدیدیم.
حاجی بسیار اهل مطالعه و دقت نظر بود. از سخنرانیهایش پیداست.
۳.
چمران در مجلس در دفاع از ارتش گفته بود: من سرهنگی میشناسم که در تفسیر قرآن تبحر بیشتری از بسیاری از حاضرین دارد. و حاظران آن مجلس اکثرا معمم بودند و برخی مجتهد. آن سرهنگ، صیاد شیرازی بود.
۴. شهید
نصرالله عزیز نه اینکه فقط خود یک اهل علم بود، که باید میبود، بلکه او مربی و استاد حزب الله بود و رشد فکری حزب را وظیفه خود میدانست؛ دعوت از علامه مصباح، استاد بزرگ فکر در دوران ما به لبنان، در این چهارچوب معنا میشود.
و...
📌 اساسا چرایی نبرد، شناخت دشمن و معنای شکست و پیروزی همه در الهیات مبارزه تعیین میشود. جدایی افکندن میان مبارزه و اندیشه و البته ایمان، مبارزه را از معنای حقیقی خود تهی میکند و بر اساس همین الهیات، زمینههای سستی و شکست را فراهم خواهد کرد.