.:
امشب داشتم از محل کار برمیگشتم که در بلوار منتهی به منزل متوجه جیغ و داد یک دختر شدم
۱۶ یا ۱۷ ساله بود
دو پسر اطرافش بودند که گویا یکی از آنها در تاریکی او را به زور بغل کرده بود و با مقاومت دختر روبرو شد و در این درگیری، دختر را زده بود و فرار کرد
سریع او را تعقیب کردم و به کمک برخی اهل محل آن پسر دومی که او هم پا به فرار گذاشته بود را گرفتیم
دختر میگفت این پسر کاری به او نداشت ولی باهم بودند
پسر نوجوانی ۱۶ ساله بود
فرد متعرض دوست او بود و میشناختش
پلیس و خانواده دختر با خبر شدند و پیگیر امور شدند
چهره و لباس و ظاهر و نوع برخوردم جوری بود که همه خیال میکردند من مامورم، تا این حد که میخواستند پسر را در ماشین من بگذارند!
دختر به من گفت اگه ماموری
اگه کاره ای هستی بدون ما دخترا امنیت نداریم! ما نمیتونیم تنها بریم تو خیابون!
گریه میکرد و میگفت اون پسر به من تعرض کرد! دست به (العیاذ بالله....)
گفتم دخترم، خواهر گلم، ما که بیتفاوت نیستیم ولی شما هم نباید تنها تو این منطقه تاریک اطراف بلوار پیاده روی کنی!
بحث به سمت حجاب رفت که اگه بی حجابی بیشتر بشه قطعا این اتفاقات هم بیشتر میشه
اکثر افراد مسن این حرف را میزدند
یکی که اتفاقا سه تیغ کرده بود و تیپ اسپورت داشت گفت در خارج بی حجابی بیشتره ولی از این اتفاقا نمی افته!
گفتم سارکوزی رییس جمهور فرانسه رو میدونی چه افتضاحاتی به بار آورد؟
دیدم سکوت کرد
مادر آن دختر که چادری هم نبود و حجاب معمولی ای داشت و خیلی هم اضطراب داشت حرف جالبی زد
گفت مرده شور شعار زن زندگی آزادی رو ببره که پشتش این ناامنی و تعرضه!
به دخترش میگفت ببین کیا به دادت رسیدن
ببین کیا کمکت کردن....