1⃣
❓
غربزدهها در دوره معاصر چگونه موجب نفوذ اقتصادی شدند؟
برچیده شدن نگاه تاریخی از عرصۀ تحلیلهای اقتصادی ذیل نگاه اقتصاد نئوکلاسیک موجب شده است که رابطۀ طولی وقایع اقتصادی منقطع شود. لذا بهجای مشاهدۀ تأثیر و تأثرات وقایع اقتصادی، نهایتاً بریدههایی از رخدادهای اقتصادی قابل مشاهده هستند. از سوی دیگر، انتزاع تحلیلهای اقتصادی از تحلیلهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، مباحث اقتصادی را به تأمل حول متغیرهایی کمی تبدیل میکند که بهدلیل فاصله از رخدادهای تاریخی نتیجۀ محتوایی چندانی را بهدنبال خود نمیآورد.
این فرایند در تحلیل وقایع اقتصادی ایران نیز وجود دارد. علیالخصوص اینکه در ایران، پرچمدار تحلیل تاریخی(البته به شکلی مبتذل)، افراد متعلق به جریان چپگرای اقتصاد بودهاند و با تفوق نگاه متعارف اقتصادی بر مدیریت اقتصادی کشور، ضمن به حاشیه رفتن نگاههای چپ، تحلیلهای تاریخی نیز به کنار رانده شد.
لذاست که علیرغم وضوح در رخدادهای سیاسی و فرهنگی در تاریخ معاصر و مطالعات مختلفی که توسط پژوهشگران حوزۀ فرهنگ و سیاست صورت گرفته است، تاریخ اقتصادی معاصر در هالهای از ابهام است. رجوع به فهرست کتب منتشره در حوزۀ اقتصاد نیز نمیتواند در این زمینه کمک چندانی کند. تنها در ضمن کتابهایی که در پی واقعهنگاری سیاسیاجتماعی در تاریخ معاصر بودهاند میتوان ردپاهایی از تحولات اقتصادی را یافت. مثال بارزی که در این زمینه وجود دارد و در یکی دو سال اخیر توانسته است خود را آشکار سازد، قحطی بزرگ دهۀ ۱۲۹۰ است که درواقع، رخدادی اقتصادی است و ردپایی از آن در آثار منتشره توسط اقتصاددانان مشاهده نمیشود وتنها در معدود کتب تاریخی معاصر میتوان رگههایی از آن را یافت.
مقدمۀ فوق این را نمایان میسازد که از منظر روششناختی، چرا رد پای جریانهای مختلف فکری و فرهنگی و سیاسی در تطورات اقتصادی کشور بسیار مبهم است و در پی این اتفاق، اگر نفوذی تاریخی در نگرشها، رفتارها و سیاستهای اقتصادی نیز رخ دهد، نمیتوان تبیین دقیقی از آن داشت. در این نوشتار برآنیم که ضمن بهکارگیری نگرشی تاریخی، با مرور اندک دادههای تاریخی که در اختیارمان است ردیابی مختصری از عرصههای نفوذ اقتصادی در تاریخ اقتصادی معاصر کشور داشته باشیم و نقش متأثرین از غرب را در آن روشن کنیم.
نفوذ تشکیلاتی در عرصۀ اقتصاد
متأثرین از غرب را میتوان در چند لایه متصور شد. در سطح اول، افراد و جریانهایی قرار دارند که به نحوی مولود نظام سیاسی غرب هستند. این افراد دارای ارتباط مالی و تشکیلاتی با غرب هستند و مطابق با دستوراتی که از سوی نظامات مالی، امنیتی و سیاسی غرب صادر میشود اقداماتی را انجام میدهند. در طول تاریخ معاصر و علیالخصوص در دوران حکومت پهلوی میتوان جریانهای متعددی را برشمرد که تحت تشکیلات سیاسی امنیتی غرب فعالیت میکردند در اقتصاد کشور نقشآفرینی ویژهای داشتند. بهعنوان مشتی نمونۀ خروار میتوان به کانون زنان در زمان رضاشاه و تشکیلات اقتصادی بهائیت در زمان محمدرضا پهلوی، اشاره کرد.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی☘
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi