⚡چرا هر گرایشی به لیبرالیسم به نفی اسلام سیاسی میانجامد؟
ایدئولوژی لیبرالیسم به سبب اینکه مقوله آزادی را به عنوان دال مرکزی خود قرار داده است، «آزادی مذهب» را نیز به عنوان یک آزادی مضاف میپذیرد. این است که در میان پیروان لیبرالیسم هم میتوان مسلمان یافت، هم مسیحی هم لائیک و هم بودائی. لیبرالیسم اما برای مذهب تا جایی شان آزادی قائل میشود که مذهب مرجع تعیین بایدها و نبایدهای فرد نباشد؛ به عبارت دقیق تر، یک لیبرال مذهبی تا زمانی میتواند مذهبی باشد که قیود و باید و نبایدهای مذهبی او را محدود نکند. لیبرالهای مذهبی به طور عام و لیبرالهای مسلمان به طور خاص، به سبب ماهیت دین اسلام از همان ابتدای پذیرش ایدئولوژی لیبرالی دچار تنشهای عقلانی و تناقضهای فکری میشوند. چه، اسلام دین تجویز بایدها و نبایدهاست و لیبرالیسم، هیچ باید و نبایدی خارج از اراده افراد را برای آنها نمیپذیرد. مخصوصا زمانی که این تجویزهای دینی در حوزه اجتماعی مطرح میشوند، لیبرالیسم کمترین انعطافی از خود نشان نمیدهد. نفس عمل به دستورات دینی و پذیرش مرجعیت آنها با ابتدائیترین ارزشهای لیبرالی تباین دارد و اگر لیبرالیسم من باب اینکه «فرد آزاد است هر کاری که می خواهد انجام دهد»، اجازه عمل به دستورات فردی دین را میدهد، اما اجرای دستورات اجتماعی دین به سبب اینکه ممکن است بر خلاف میل دیگر افراد جامعه باشد و آزادی آنها را دچار مخاطره نماید، جزو خطوط قرمز لیبرالیسم شمرده میشود. لذاست که «اسلام لیبرال» یا «لیبرال مسلمان» همواره ترکیبهای متناقضنما بودهاند. لیبرالهای مسلمان برای حل این تناقض، راه را در حذف «مرجعیت اجتماعی اسلام» به عنوان مهمترین دغدغه ضددینی لیبرالیسم دیدهاند و از دریچههای گوناگون پا در این مسیر گذاشتهاند، اما نقطه اشتراک همه آنها ضدیت با حکومت اسلامی به عنوان تجلی اجتماعی و بازوی اجرایی و عنصر مهم مرجعیت بخش به احکام اسلام در عرصه جامعه است. نمیتوان هم لیبرال بود و هم معتقد به اسلام سیاسی. این است که هر گونه گرایشی به لیبرالیسم، لاجرم سر از انکار اسلام سیاسی در خواهد آورد.
@syjebraily
متن کامل یادداشت "لیبرال ها، اسلام رحمانی و مسئله مرجعیت اسلام" را میتوانید از لینک زیر مطالعه فرمایید؛
https://www.dana.ir/364752