ده فرمـان بـراي سـال اول ازدواج
سال اول ازدواج از بقیه سالهای زندگی سختتر است، به این خاطر که هریک از دو طرف ازدواج تا پیش از این، تجربه زندگی مشترک را نداشته است و هنوز با قواعد همسرداری آشنا نیست؛ بنابراین وقتی از افراد متأهل در مورد دشواریهای ازدواج سؤال ميکنيد، بسیاری معتقدند، نخستین سال زندگي مشترک، سختتر از بقيه آن است. حتي برخی از متأهلها وقتي به يک مجرد میرسند، فوراً شروع به نصيحت درباره تلخيها و شيرينيهاي ازدواج ميکنند؛ مثلاً «تا ازدواج نکردي فکر ميکني چه خبر است.» يا «مرغ همسايه غازه».
به همین خاطر کسانی که قصد ازدواج دارند، بهتر است روشهايي را ياد بگيرند تا ورود به دنياي تأهل از همان اول خوب و موفقيتآميز باشد. اين روشها درست مثل زيربناي يک ساختمان هستند. وقتي از همان ابتدا براي زندگي مشترک خود زحمت بکشيد و مسئوليتپذير باشيد، مطمئناً بناي اصلي زندگيتان هم بهتر خواهد شد. کارشناسان خانواده اين روشها را در ده فرمان طبقهبندي ميکنند:
1. قبل از هر چيز عاشق خودتان باشيد
تعجب نکنيد! تا وقتي که هريک از شما براي خودش ارزش قائل نشود، نميتواند براي ديگري مفيد باشد. به خودتان اهميت بدهيد، بکوشید هميشه طوري زندگي کنيد که کمترين فشار و استرس را متحمل شويد. شاد بودن شما فاکتوري است که باعث احساس رضايت و شادي در همسرتان نیز میشود.
2. آسانگير و شوخطبع باشيد
با شروع زندگي مشترک بايد کمکم بياموزيد که بهتر است به مشکلات خنديد. اگر براي حل مسائل خود راههاي منطقي را به کار برديد، ولي باز هم مشکل حل نشد، خيلي سخت نگيريد. مطمئن باشيد خوشاخلاقي شما و گذر زمان، دو عاملي هستند که دستبهدست هم ميدهند و هر ناممکني را ممکن ميکنند.
3. نوبتي عصباني بشويد
تصور کنيد همسرتان پس از يک روز کاري سخت به شما ميرسد و شروع ميکند به شکايت کردن از در و ديوار و غر زدن و نق زدن. بهتر است اجازه دهيد که خودش را خالي کند، البته تا جايي که رفتارش شما را آزار ندهد. پس از تمام شدن حرفهاي همسرتان، شما هم فرصت داريد مشکلاتي را که در طول روز برايتان پيش آمده است، براي او تعريف کنيد. به اين شکل هر دوي شما هم ميشنويد و هم شنيده ميشويد. ميتوانيد پس از بازگشت اوضاع به حالت عادي، بيشتر و مفصلتر در مورد مسائل با هم بحث کنيد.
4. با هم حرف بزنيد
شما و همسرتان هر دو انسانهاي بالغي هستيد؛ پس نيازها و خواستههايتان را خيلي روشن و منطقي با هم در ميان بگذاريد. هر دوي شما بايد بدانيد که همسرتان کجا و چه وقت به شما نياز دارد. همچنین خط قرمزهاي يکديگر را بشناسيد؛ يعني وقتي در حل مسألهاي نيازي به دخالت شما نيست، به زور خود را وارد ماجرا نکنيد.
5. پيش هرکس درددل نکنيد
تا حد ممکن مشکلات زندگي مشترک خود را بيرون از خانه نبريد. بکوشید همه مسائل را خودتان دو نفري حل کنيد. در نهايت اگر به نتيجه نرسيديد، از کارشناسان و مشاوران خانواده کمک بگيريد. مثلاً همسر شما خيلي شلخته است. اگر اين مسأله را پيش دوستان و نزديکان خود بازگو کنيد، احتمالاً هرکس نظر خودش را براي بهبود اوضاع ميگويد، ولي هيچيک از نظراتي که اطرافيان ميدهند، علمي و کارشناسانه نيست؛ بنابراين به احتمال زياد مشکل حل نخواهد شد. تنها اتفاقي که ميافتد اين است که اعتبار و شخصيت همسر شما و بهدنبال آن آبروي شما به خطر ميافتد.
6. نقاط قوت و ضعف يکديگر را بشناسيد و تقسيم کار کنيد
بيشتر آدمها دوست ندارند بپذیرند که برخي ميتوانند کار خاصي را بهتر از آنها انجام دهند، ولي پس از ازدواج بايد وجود بعضي استعدادهاي خاص را در همسر خود بپذیرید؛ درست همانطور که او وظيفه دارد تواناييهاي ويژه شما را بشناسد. مثلاً ممکن است يکي از شما دو نفر استعداد بهتري در برنامهريزي مالي داشته باشد. خُب بهتر است تنظيم خرج خانه به او سپرده شود. البته مواظب باشيد اين تقسيم وظايف تبديل به ديکتاتوري نشود؛ يعني مشورت هر دوي شما در چنين اموري لازم است، اما بهتر است برنامهريزي کلي را کسي که توانايي بيشتري دارد انجام دهد.
7. محبت و عشق خود را ابراز کنيد
شايد اهميت ابراز عشق به همسر را بارها در مقالههای روانشناسي مختلف خوانده باشيد، اما واقعاً چند نفر را ميشناسيد که هميشه و هر روز اين کار را انجام دهند؟ خود را عادت بدهيد که حتماً اين توصيه را عملي کنيد؛ چون واقعا ساده و مؤثر است.
اگر در خانه هستيد و همسرتان از بيرون برميگردد، به پيشواز او برويد، هر روز يکديگر را در آغوش بگيريد و ببوسيد، هرگز از گفتن جمله «دوستت دارم.» خسته نشويد؛ زیرا اين جمله هيچوقت تکراري نميشود و هميشه اثرگذار است.
8. به هر بهانهاي از همسر خود تعريف کنيد