روضه تمام شده، دلتنگی‌هایِ من اما تازه شروع شده.... می‌گوید حوائج‌تان را در نظر داشته باشید، فکر می‌کنم، فکر می‌کنم، و بعد بغض و اشک و فغان! مگر می‌شود چیزی خواست؟! همینکه منت بر سر ما نهاده‌اند و ما را به خانه‌شان راه داده‌اند باید شکرگذار هم باشیم.... امن یجیب‌ها را خوانده، با گردن کج، با نگاه شرمسار مادر منت بگذار که سالَ‌م بی‌زیارت نگذرد... بی اربعین سیدالشهدا.... |🥀 22:03 99.10.29