🔰در ادامه مباحث نظری پارسونز، نظریه ابتدایی او در مورد نظامها مورد بحث و بررسی قرار گرفت که خلاصه آن، به شرح زیر می باشد. 📗کار بعدی پارسونز، نظریه نظامها در الگوی میان دوره ای خود: ♦️از اواخر دهه 1930: به دنبال الگوی فراگیر کنش و جامعه: موسوم به نظریه عام نزد موافقان و نظریه اعظم نزد مخالفان ♦️منبع نظریه: کتاب نظام اجتماعی (1951) و نیز به سوی یک نظریه عام کنش (1951) ♦️استفاده بیشتر از منطق کارکردگرا از زمان علاقه به تحلیل نظامهای اجتماعی ♦️دو مساله اصلی جامعه: یکپارچگی و تخصیص که هر دو ضرورت کارکردی دارند ♦️تخصیص: توزیع پاداشهای کمیاب در میان مردم و توزیع جایگاه های خاص در میانشان ♦️یکپارچگی فرآیند مدیریت تنشهای ناشی از تخصیص ♦️نظریه نظامها الگویی از جامعه با سه نظام: نظام اجتماعی، نظام شخصیتی و نظام فرهنگی 1️⃣نظام اجتماعی: 🔸ساخته شده از تعامل میان آدمها 🔸دارای استعداد برانگیختن کشمکش میان کنشگران بر سر منابع و هدفهای کمیاب 🔸نیاز هر نظام اجتماعی به برخورد با منابع فشار و فراهم آوردن استواری و پیش بینی پذیری: 🔸رفع این نیاز به وسیله «نقشها» که چنین کارکردی دارند: 1) تعیین کننده الگوهای کنش مشروع 2) مجهز کننده نهادها به عملکرد متبلور کننده الگوهای ارزشی خاص 3) مهم تر از همه، حمل چشمداشتهای مکملی که به تثبیت الگوهای تعامل عینی کمک می کنند مثل نقشها و چشمداشتها در روابط پزشکان و بیماران 2️⃣نظام شخصیتی: 🔹ساخته شده از تمایلات مبتنی بر ترجیحها، آرزوها و نیازها 🔹شکل گیری تمایلات برای تحقق نیازها و آرزوها، در فرآیند اجتماعی شدن و از طریق نظام ارزشی جامعه 3️⃣نظام فرهنگی: 🔸بیشترین اهمیت و اجازه دهنده برقراری ارتباط با همدیگر از طریق تثبیت چشمداشتها و نیز هماهنگ سازی کنشها 🔸سه قلمروعمده در هر نظام فرهنگی: 1)نمادهای شناختی برای فعالیتهای ابزاری بر وقف معیارهای مرتبط با حقیقت، 2)نمادهای نمایشگر هنر و موسیقی مربتط با عواطف برای فعالیتهای خلاقانه و التذاذی بر وفق معیارهای زیبایی شناختی، 3)معیارها و هنجارهای اخلاقی مرتبط با برحق بودن یا نبودن امور با محوریت نقش نقش آفرینی ارزشها و ارزیابی کنشها بر اساس آرمانهای انتزاعی ✅کارکرد و اهمیت نظام فرهنگی از میان سه نظام: 🔺تاکید بر نظام فرهنگی در بحث یکپارچگی؛ به دلیل کمک کردن ارزشها به مشخص کرن نقشها و چشمداشتهای راجع به تخصیص مالی منابع کمیاب 🔺توافق درباره ارزشهای مشترک، جان کلام سامان اجتماعی (نگاه دورکیمی) 🔺سازگاری کنشها با یکدیگر از طریق درونی سازی هنجارهایی مثل انصاف و برابری و التزام به هدفهای مشترک 🔺امکان توافق درباره معیارهای مشترک ارزیابی تخصیص منابع 🔺جدایی و استقلال نظامهای سه گانه اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی اما عدم قدرت یکسان 🔺اهمیت بیشتر به جهت شکل دهی شخصیت توسط نظام فرهنگی با شکل دادن تمایلات نیازی و نهادمند ساختن آنها در نظام اجتماعی 🔺حاکمیت یک سویه فرهنگ و عدم وجود تاثیر متقابل بین سه نظام به دلیل مفهوم بندی انتزاعی نظام فرهنگی و عدم هر گونه تعین خاص آن 📡 کانال اندیشکده حنیف در ایتا و بله: @hanifthinktank