💢جامعه شتابناك و ذهن آشوبناك:
چالش هاي اَخلاق پژوهيِ فضاي مجازي در جامعه در حال گذار
✍️ حسينعلي رحمتي
✅اخفا (اخلاق فناوري اطلاعات) از زيرمجموعه هاي «اخلاق كاربردي» است، و به تَبَع آن با مسائل و موضوعات ملموس جامعه در ارتباط است. از آنجا كه «جامعه» يك مجموعه همواره در حال تغيير است، كسي كه مي خواهد در اين زمينه پژوهش كند شتابناكي تحولات مي تواند موجب آشوبناكي ذهن او شود و او را با چالش هاي گوناگوني مواجه كند. موارد زير، برخي از اين چالش ها است:
🔘 1. چالش موضوع شناسي: به خاطر ورود موضوعات جديد، تا محقق بخواهد ابعاد و جوانب و زواياي يك موضوع را بشناسد موضوع جديدتري پا به عرصه وجود مي گذارد. مثلا هنوز شبكه هاي اجتماعي امروزي به عنوان يك موضوع اخلاق پژوهي مطرح است كه با موضوعات جديدي چون نورالينك Neuralink مواجه مي شود.
🔘 2. چالش مسئله شناسي: هر موضوع جديد، مسائل اخلاقي متعددي را ايجاد مي كند. مثلا درباره متاورس، بحث حريم خصوصي، كيفيت تجارت، تاثيرگذاري بر نهاد خانواده و مواردي از اين قبيل مطرح مي شود. سرعت تحولات گاه فرصت شناسايي و تحليل همه جانبه اين مسائل، و الويت بندي آنها را از محقق مي گيرد.
🔘 3. چالش مخاطب شناسي: با توجه به سير و سامانه تحولات ارزشي و فرهنگي و تغييرات روز به روز در زيست بوم نسل جديد (كه بخشي از آن ناشي از خود فضاي مجازي است)، محقق ممكن است نتواند اين نسل، كه گسترده ترين مخاطلب او هستند، را به درستي بشناسد. از جمله پيامدهاي اين وضعيت، ناتواني در شناخت اولويت ها، و ارايه راهكارهاي موثر است.
🔘 4. چالش مفاهمه: تغيير شتابناك فناوري و جامعة حامل آن، موجب تحولات گفتاري و گفتماني مي شود. محققي كه در صدد است يافته هاي پژوهشي خود درباره اخلاق فضاي مجازي را به اين جامعه منتقل كند چنانچه با ساختار شكلي و محتوايي ادبيات اين نسل آشنا نباشد، نمي تواند به قلب و مغز آنان راهي پيدا كند و خود به خود «چراغ رابطه خاموش مي شود».
🔘 5. چالش ارايه راهكار: تنوع، گستردگي، سرعت تاثير، ناشناخته بودن ابعاد و زوايا و كاركردهاي فناوري هاي جديد ممكن است محقق را در ارايه راهكار براي حل اين مسائل با مشكل مواجه كند. اين مشكل از چند جهت مي تواند باشد: 1. شناخت نادرست خود مسئله و علل وعوامل آن 2. خطا در تطبيق مصاديق جديد بر مفاهيم اخلاقي. مثل اين كه: آيا شيك پوشي هاي مطرح در فضاي مجازي مصداق تبرج است؟ آيا سلفي گرفتن مصداق خودنمايي و خودخواهي است؟ 3. تمركز بر ارايه راهكارهاي قديمي (و عمدتا سلبي) مثل فيلترينگ، تا رويكردهاي ايجابي از قبيل دانش افزايي و تربيت اخلاقي.
🔘 6. چالش بي نيازيِ مخاطب: وقتي اخفاپژوهان به هر دليل نتوانند در شناخت، تحليل و ارايه راهكار نسبت به مسائل اخلاقي فناوري اطلاعاتي و ارتباط رساني ضعيف و ناتوان باشند (يا چنين به نظر رسند) طبيعتا كاربران اين فناوري ها، به ويژه نسل جوان و نوجوان، از آنها قطع اميد مي كنند. به ويژه كه آنها به مدد همين فضاي مجازي به منابع هنجارگذار و الگوهاي اخلاقي جديدي دسترسي پيدا كرده اند كه به دلايل گوناگون مي توانند جاي راهنماها و الگوهاي سنتي را پر كنند (توجه كنيم كه امروزه منظور از سنتي، ممكن است پنج يا ده سال پيش باشد نه مثلا پنجاه يا هشتاد سال پيش. گسترش فضاي مجازي، «فاصله هاي سِني» نسل ها را بسيار كاهش داده است).
اين كه براي مواجهه درست با آنها چه بايد كرد، موضوع مهمي است كه بايستي جداگانه و به تفصيل بررسي شود.
6 شهريور 1401
@harahmati