😥😥😥 رسم گریه بر حضرت حمزه علیه السلام بعد از شهادت آن بزرگوار بعد از شهادت حضرت حمزه، هند، مادر معاویة از بغض و عداوتی که با حمزه داشت، جگر حمزه را طلبید و در دهان گذاشت، اما جگر او در دهانش به قدرت خدا سخت شد و از دهان بیرون انداخت، و از این جهت او را «آکلة الاکباد» گفتند. (منهاج البراعة، ج‏7، ص232) پس به بالین حمزه آمد، و گوش و بینی و اعضای آن جناب را مُثله کرد. (تفسير القمي، ج‏1، ص116-117) قتل حضرت حمزه در رسول خدا صلّی الله علیه و آله سخت تأثیر کرد و وقتی به مدینه تشریف آورد، کمتر خانه‌ای بود که از آن، بانگِ گریه و سوگواری به واسطه شهدای خود بلند نباشد لهذا رسول خدا صلّی الله علیه و آله اشک در چشمانش جمع شد و فرمود: «لَکنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاکی لَه‏»، یعنی حمزه در این روز گریه کن ندارد. انصار، وقتی این سخن را شنیدند، به خانه‌های خود رفتند و به زنان خود گفتند: بر کشتگان خویش گریه نکنید، و اوّل به خانه حمزه بروید و بر او بگریید، و سپس بر کشتگان خود، نوحه نمایید. بدین جهت پیامبر صلّی الله علیه و آله در حقّ آنها دعا کرد، و این رسم در میان زنان مدینه باقی ماند که در هر مصیبتی که روی می‌داد، نخست بر حضرت حمزه علیه السلام گریه می‌کردند و سپس برای مصیبت وارده بر خود عزاداری می‌کردند. (من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص183/ مسكن الفؤاد، ص108) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»