💥مرحوم شیخ الإسلام علّامه مجلسی(ره) در جواب إعتراض به حرکت سیّدالشهداء(علیه السلام) به سمت کوفه - با وجود علم به خیانت کوفیان و خطر کشته شدن - مینویسد: 📝قد مضى في كتاب الإمامة و كتاب الفتن(۱) أخبار كثيرة دالة علَى أن كلّا منهم(عليهم السلام) كان مأمورا بأمور خاصة مكتوبة في الصحف السماوية النازلة علَى الرسول(صلّى الله عليه و آله) فهم كانوا يعملون بها،و لا ينبغي قياس الأحكام المتعلقة بهم علَى أحكامنا ! و بعد الإطلاع علَى أحوال الأنبياء(عليهم السلام) و أن كثيرا منهم كانوا يبعثون فرادىٰ علَى ألوف من الكفرة و يسبّون آلهتهم و يدعونهم إلَى دينهم و لا يبالون بما ينالهم من المكاره و الضرب و الحبس و القتل و الإلقاء في النار و غير ذلك،لا ينبغي الإعتراض علَى أئمة الدين(علیهم السلام) في أمثال ذلك! مع أنه بعد ثبوت عصمتهم بالبراهين و النصوص المتواترة لا مجال للإعتراض عليهم بل يجب التسليم لهم في كل ما يصدر عنهم...! ↩️در کتاب امامت و کتاب فتن روایات بسیاری نقل کردیم که هر یک از معصومین(علیهم السلام) به امور ویژه و خاصی مأمور بودند که در نوشته هایی آسمانی بر پیامبر(علیه و آله السلام) نازل شده و آنها بدان عمل می کرده اند. و [با توجه به تکلیف خاص] نمی شود أحکامی که به آنها تعلق گرفته،با أحکام مربوط به ما قیاس شود! و پس از اطلاع بر حال پیامبران(علیهم السلام) معلوم می شود که بسیاری از آنها از جانب خدا مأمور می شدند که به تنهایی در برابر هزاران تن از کافران قرار گیرند و به خدایان دروغین و ساختگی آنها ناسزا گفته و آنها را به دین خود دعوت کنند و باکی نداشتند که از سوی آنها با ناراحتی(سختی)،کتک،حبس،قتل،اِلقاء در آتش و دیگر مشکلات مواجه شوند. پس سزاوار نیست که بر امامان (علیهم السلام) در این گونه امور اعتراض شود. * گذشته از آن که پس از إثبات عصمت امامان معصوم(علیهم السلام) - با براهین و روایات متواتره - دیگر مجالی برای اعتراض بر آنان باقی نمی ماند و باید در برابر تمام آنچه از آنان صادر میشود،تسلیم بود... (۱)بحارالأنوار؛ج۳۶ص۱۹۲ و ج۲۹ص۴۱۷ 📓بحارالأنوار؛ج۴۵ص۹۸-۹۹