#تلنگر
#نهج_البلاغه
خطبه پنجاه و هفتم:
پیش بینی حکومت معاویه
من كلام له (علیه السلام) في صفة رجل مذموم ثم في فضله هو (علیه السلام):
أَمَّا إِنَّهُ سَيَظْهَرُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ، مُنْدَحِقُ الْبَطْنِ يَأْكُلُ مَا يَجِدُ
وَ يَطْلُبُ مَا لَا يَجِدُ، فَاقْتُلُوهُ وَ لَنْ تَقْتُلُوهُ.
أَلَا وَ إِنَّهُ سَيَأْمُرُكُمْ بِسَبِّي وَ الْبَرَاءَةِ مِنِّي،
فَأَمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِي فَإِنَّهُ لِي زَكَاةٌ وَ لَكُمْ نَجَاةٌ؛
وَ أَمَّا الْبَرَاءَةُ، فَلَا تَتَبَرَّءُوا مِنِّي، فَإِنِّي وُلِدْتُ عَلَى الْفِطْرَةِ وَ سَبَقْتُ إِلَى الْإِيمَانِ وَ الْهِجْرَةِ.
ترجمه :
(در سال 40 هجرى، روزهاى آخر عمر شريف خود در نكوهش و هشدار كوفيان ايراد فرمود):
خبر از سلطه ستمگرى بى باك:
آگاه باشيد پس از من مردى با گلوى گشاده، و شكمى بزرگ بر شما مسلّط خواهد شد، كه هر چه بيابد مى خورد،(1)
و تلاش مى كند آنچه ندارد به دست آورد او را بكشيد ولى هرگز نمى توانيد او را بكشيد.
آگاه باشيد به زودى معاويه شما را به بيزارى و بدگويى من وادار مى كند،(2)
بدگويى را به هنگام اجبار دشمن اجازه مى دهم كه مايه بلندى درجات من و نجات شماست،
امّا هرگز در دل از من بيزارى نجوييد كه من بر فطرت توحيد تولّد يافته ام و در ايمان و هجرت از همه پيش قدم تر بوده ام.
_____________________________________
(1) فرد مورد نظر معاويه است، كه هر چه مى خورد سير نمى شد، او نفرين شده پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود، زيرا چند بار او را فراخواند جواب داد مشغول غذا خوردن است، حضرت فرمود: «اللّهمّ لا تشبع بطنه» «خدايا هرگز شكم او را سير مكن» از آن پس معاويه فراوان مى خورد و مى گفت: «مللت و ما اشبعت» «از خوردن خسته شدم ولى سير نشدم».
(2) پس از آن كه معاويه به عراق تسلّط يافت، به تمام شهرهاى اسلامى آن روز دستور العملى را فرستاد كه در خطبه ها و نماز به امام على عليه السّلام ناسزا بگويند و به تدريج براى بنى اميّه عادت شد تا آن كه عمرو بن عبد العزيز در دوران خلافت خود اين عادت ناپسند را ريشه كن كرد.
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/