💢 خود زنی اروپا پایان خویشتن‌داری ایران -۲ ۵) این که چرا برخی دولت‌های غربی‌ستیزه‌جویی می‌کنند، مسئله‌ای منحصر به امروز نیست. فقط امروز نیست که پارلمان اروپایی به تبعیت از آمریکا، خواستار تروریستی قلمداد کردن سپاه پاسداران می‌شود، یا در سوئد با حمایت پلیس، مراسم قرآن سوزی به راه می‌اندازند و در فرانسه، بر توهین به مقدسات اسلامی توسط نشریه‌ای مبتذل شارلی ابدو اصرار می‌ورزند. عبدالکریم سروش -از مروجان سکولاریسم و عضو اتاق فکر جنبش سبز در لندن- طی دو سخنرانی در دانشگاه «دلفت» هلند و در جمع عناصر ضدانقلاب در پاریس (۴ اسفند ۱۳۸۸ و ۱۱مرداد ۱۳۸۶) اذعان کرد: «تز سکولارها درباره جدایی حکومت از دین، در جهان واژگونه شده؛ به این دلیل که وجود دین را در عمق زندگی ایرانیان و بازگشت دین را در مغرب زمین می‌‌ توانیم ببینیم. آنچه گمان می‌‌رفت رو به احتضار می‌‌رود یا مُرده، خوب یا بد، ظاهرا تجدید حیات کرده، برخاسته و دیگران را به نگرانی افکنده است. سکولاریسم که قرار بود نسبت به ادیان بیطرف باشد، اکنون‌‌‌ستیزه ‌گر شده و با برخی ادیان رسماً در می‌‌ آویزد و می‌‌‌‌ستیزد و وجود اجتماعی آنان را تحمل نمی‌‌کند»ِ و: «رفته رفته سکولاریسم وارد دوره‌‌‌ستیزه‌گر و میلیتانت ‌می‌‌شود و مدارا و‌‌‌هاضمه قوی پیشین را از دست داده است. پیش‌‌‌بینی ضعیف شدن تدریجی ادیان باطل از آب درآمده. در این 20، 30 سال از جامعه ‌شناسان بزرگ می‌‌‌شنوید که ادیان در حال قوت گرفتن هستند. سکولاریسم و لیبرالیسم،‌ ‌هاضمه‌‌‌‌اش برای بلعیدن ادیان ضعیف، قوی بود، اما دین قوی و فربه از گلویش پایین نمی‌‌رود و لذا ‌ستیزه‌‌گر می‌‌شود». ۶) علت دیگر این‌ستیزه جویی، دگرگونی در در نظم جهانی مستقر است. دولت‌های زیاده‌خواه غربی دو جنگ بزرگ جهانی ویرانگر را ترتیب دادند و سپس، در حاشیه امنیت نشستند تا دست و پا زدن دیگران را در کام جنگ و بحران و نا امنی تماشا کنند. آمریکایی‌ها در دو دهه پر ماجرای اخیر، ضمن اعلام «قرن جدید آمریکایی»، می‌خواستند طرح «خاورمیانه جدید» را به اجرا بگذارند و نقشه منطقه را با جنگ‌های مستقیم و نیابتی (به تعبیر خودشان: جنگ جهانی چهارم و جنگ جهانی سوم) زیرو رو کنند. اما این نقشه جامع، گرفتار سوء محاسبه شد. جبهه مقاومت به رهبری ایران، با ترکیبی از تدبیر و شجاعت و خطر پذیری و مجاهدت، تهدید بزرگ دشمن را به فرصتی بزرگ‌تر برای گسترش جبهه مقاومت اسلامی تغییر داد. ۷) تدابیر دوران ساز ایران، غرب همیشه مهاجم را به عجز‌انداخته است. برای اولین بار است که ایران، در مقابل جنگ جهانی تحمیلی غرب، تماشاچی منفعل یا کشوری اشغال شده نیست. هر چند حکومت قاجار و پهلوی در هر دو جنگ جهانی، اعلام بیطرفی کردند، اما کشور به اشغال متفقین درآمد. انگلیسی‌ها به همراه روس‌ها، در جنگ جهانی اول که احمدشاه قاجار حکومت می‌کرد، ایران را اشغال کردند. وقوع انقلاب بلشویکی، موجب عقب‌نشینی روسیه شد. اما نیروهای انگلیس، هنگامی از ایران خارج شدند که رضا خان را با کودتا حاکم کردند. در جنگ جهانی دوم نیز، متفقین، خاک ایران را اشغال کردند و آمریکا و انگلیس، پسر بی‌کفایت رضا خان را بر تخت نشاندند تا شوم ترین دوره اختناق و غارت منابع ایران را به مدت ۳۷ سال رقم بزنند. ۸) آمریکا و ناتو با اردوکشی مستقیم و سپس جنگ نیابتی داعش در دو دهه اخیر، قصد داشتند تمامیت ارضی ایران را به چالش بکشند، اما جمهوری اسلامی توانست ورق جنگ را از افغانستان و عراق تا سوریه و لبنان و فلسطین و یمن برگرداند و حتی به روسیه، برای نقش‌آفرینی مستقل در برابر تاخت و تاز افسار گسیخته غرب، جرئت و اعتماد به نفس بدهد. غرب در مسیر حرکت بولدوزری خود توانسته بود سر گورباچف را هم در شوروی کلاه بگذارد. پس از فروپاشی بلوک شرق هم کوشید با راه‌اندازی کودتا‌های مخملین در گرجستان و اوکراین و قزاقستان، به مرزهای روسیه نزدیک‌تر شود. غربی‌ها همچنین با توافق مینسک، چند سال دیگر زمان خریدند و پایگاه‌های نظامی و اطلاعاتی را در اوکراین مستقر کردند؛ چنان که پوتین گفت: «غرب، ما را در توافق مینسک فریب داد». فقط یک کشور بود که در شطرنج پیچیده جنگ جهانی سوم، از غرب فریب نخورد و نقش‌آفرینی راهبردی خود را انجام داد و آن، ایران بود که نه تنها در مقابل جنگ ترکیبی غرب ایستاد، بلکه چنان تدبیری به خرج داد که تیر جنگ از غرب آسیا، به سمت جنگ افروزان همیشگی کمانه کرد. آمریکا و غرب می‌خواستند با تحریم‌های فلج‌کننده و فشار حداکثری، ایران را به زانو در آورند و از برجام، روندی برای تحمیل سیاست‌ها بسازند، اما اعتراف کردند که سیاست فشار حداکثری، شکست فاحشی خورده است. همان‌ها می‌گویند «روسیه راه‌های دور زدن و بی‌اثر کردن تحریم‌ها را از ایران می‌آموزد و با کمک پهپادهای ایرانی ]خریداری شده قبل از جنگ اوکراین[ سرنوشت نبرد را تغییر داده است». 💢ادامه دارد💢