🍁کودکی دردآشنا🍁 مرحوم قطب الدّین راوندی و دیگر بزرگان به نقل از عیسی شَلمقانی آورده اند: روزی بر محضر مبارک امام صادق (علیه السلام) وارد شدم و تصمیم داشتم که درباره شخصی به نام ابوالخطّاب سؤال کنم. همین که داخل منزل🏠 حضرت رفتم و سلام کردم، امام علیه السلام فرمود: ای عیسی! چرا نزد فرزندم موسی کاظم (علیه السلام ) نمی روی، تا آنچه که می خواهی از او سؤال کنی؟! من دیگر سخنی نگفتم و برای یافتن حضرت موسی کاظم( علیه السلام) روانه گشتم؛ و سرانجام او را در مکتب خانه یافتم، که نشسته بود و مدادی✏️ در دست داشت. چون چشم 👦آن کودک معصوم بر من افتاد، اظهار داشت: ای عیسی! خداوند متعال در روز أزل از تمامی پیغمبران و خلایق، بر نبوّت محمّد بن عبداللَّه( ص) و نیز خلافت و جانشینی اهل بیت عصمت و طهارت( ع) عهد و میثاق گرفته است؛ و همگان نسبت به آن وفادار و ثابت هستند. ولیکن عدّه ای از افراد، ایمانشان حقیقت و واقعیّت ندارد، بلکه ایمان آن ها عاریه و ظاهری است، که ابوالخطّاب نیز از جمله همین افراد می باشد. عیسی شلمقانی گوید: چون از آن کودک، چنین سخنی عظیم را شنیدم، خصوصاً که از نیّت و قصد درونی من آگاه بود، بسیار خوشحال شدم؛ و آن حضرت را در آغوش گرفته و پیشانی او را بوسیدم و اظهار داشتم: 🦋ذرّیه رسول اللَّه (ص)بعضی از بعضی ارث می برند و همگان یکی می باشند. و پس از آن، نزد امام صادق علیه السلام بازگشتم و جریان را برایش بازگو کردم؛ و افزودم بر این که همانا او حجّت خدا و خلیفه بر حقّ رسول اللّه( ص)است. 🦋سپس امام صادق( علیه السلام) فرمود: چنانچه هر مطلب و سؤالی که داشتی، از این فرزندم - که او را مشاهده نمودی - سؤال می کردی، تو را پاسخ کافی و کامل می داد.🦋 📚 بحارالأنوار 👈لطفا با ارسال (فوروارد) مطالب ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 https://eitaa.com/harimehayat