صفحه۲ تحلیل نامه موسوی‌خوئینی‌ها به رهبری خلاصه آنکه نامه موسوی‌خوئینی‌ها و مواضع احمدی‌نژاد هرکدام یک لبه قیچی برعلیه نظام اسلامی و ولایت‌فقیه و در حقیقت علیه امام و رهبری است. اسلام هر دو نیز التقاطی است. اما اینکه موسوی خوئینی‌ها که مرد در سایه جناح به‌اصطلاح اصلاح‌طلب است خود به میدان آمده و به نامه‌نگاری پرداخته نشان از احساس شکست است زیرا نوچه‌ها و عوامل او نتوانستند اهداف موردنظر او را که همان اهداف دشمنان خارجی قسم‌خورده کشورمان هست را به نتیجه برسانند و هم‌اینک احساس می‌کند که خود باید به میدان بیاید که البته جز رسوایی برای خود و شکست دیگری برایشان نتیجه نخواهد داشت. خلاصه آنکه امروز خوئینی‌ها و احمدی‌نژاد و امثالهم دنباله‌رو بنی‌صدر در ضدیت با ولایت‌فقیه و در حقیقت دشمنی با نظام اسلامی هستند. نظامی که صدها هزار شهید با خون خود آن را تنومند ساختند و منافقینی چون خوئینی‌ها هم نمی‌توانند آن را از رشد بازدارند. امروزه اصلاح‌طلبان و شخص روحانی از منفورترین‌ها نزد ملت ما هستند و می‌دانند که پیروزی روحانی نتیجه وعده‌های بی‌اساس و دروغ دوران انتخابات بوده و به این امر واقف‌اند که وضعیت موجود نتیجه اشتباه خودشان در رأی دادن به او و گروهش بوده است. امروز مردم بهتر از هرزمانی می‌فهمند که رهنمودهای مقام معظم رهبری اگر به آن عمل می‌شد راه برون‌رفت از مشکلات جاری است. و اما می‌دانم تأکید کنم که اگر انتظار داریم که رهبری مسئولیت وضعیت اقتصادی و اجرایی کشور را بر عهده گیرند باید قانون اساسی را تغییر دهیم و انتخاب رئیس قوه مجریه را بر عهده رهبر انقلاب قرار دهیم، نه اینکه مردم هر چهار سال یک‌بار فریب ابوموسی اشعری را بخورند و بعد نتیجه انتخاب خود را از رهبری مطالبه کنند. نظریه حضرت امام(ره) درباره حوزه اختیارات ولی‌فقیه که موردقبول اکثریت فقهاى شیعه هست، این است که فقیه همه اختیارات لازم حکومتى امام معصوم(ع) را دارد و هر نوع ولایتى که در حوزه رهبرى جامعه براى امام ثابت‌شده براى فقیه نیز ثابت است. جز آنچه به دلیل خاص از مختصات امام معصوم(ع) شمرده‌شده است، از قبیل عصمت، ولایت تکوینى و نیز پاره‌ای از اختیاراتى که پیامبر در حوزه مسائل خصوصى افراد داشته‌اند. در حقیقت اختصاصات یادشده مربوط به جنبه ولایت به معنى زعامت و رهبرى اجتماعى نیست، بلکه به خاطر جهات شخصیتى و شرافت مقام امامت و عصمت امام معصوم(ع) است. و اما در پایان لازم به ذکر است که موسوی‌خوئینی‌ها عدم مخالفت خود با ولایت مطلقه فقیه در زمان حضرت امام را به دلیل "کم‌رویی" خود عنوان کرده است حال‌آنکه وی از "رو" چیزی کم ندارد. علت عدم مخالفت با ولایت مطلقه فقیه توسط او در آن زمان نفاق و فرصت‌طلبی و قدرت‌طلبی او بوده است هرچند معتقدم او اصولاً به اصل ولایت‌فقیه هم اعتقادی ندارد موضوعی که شاید در آینده از این باورش هم رونمایی کند ✍دکتر محمدحسن قدیری ابیانه