تهران که بود با ماشین خیلی این طرف و آن طرف می رفت❗می توانم بگویم بیشتر عمرش در تهران توی ماشین ،گذشته بود🫡. مدام هم پشت فرمان موبایلش زنگ میخورد همه اش هم تماس های کاری🤦🏻♀️ چند باری به او گفتم:«پشت فرمان اینقدر با تلفن صحبت نکن.» ولی نمی شد انگار گاهی که خیلی خسته و بی خواب بود و پشت فرمان در آن حالت میدیدمش میگفتم:« بده من رانندگی کنم.»با این همه،دقت رانندگی اش خوب بود. همیشه کمربندش بسته بود و با سرعت کم رانندگی میکرد😕 یکی از همسنگر هایش بعد از شهادتش میگفت:«من بستن کمربند ایمنی را در سوریه از محمودرضا یاد گرفتم تا می نشست پشت فرمان کمربندش را می بست یک بار به او گفتم:«اینجا دیگر چرا میبندی؟ اینجا که پلیس نیست!»
گفت:«می دانی چقدر زحمت کشیدهام که با تصادف نمیرم؟»😔
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
کتاب «تو شهید نمیشوی»، روایتهایی از حیات جاودانه شهید مدافع حرم محمودرضا بیضائی به قلم برادرش احمدرضا است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌱ارسال به سراسر نقاط کشور
قیمت 30/000ت
❌ %20تخفیف 24000ت😍❌
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیاے کتاب حسیبــــــا در واتساپ🍃⤵️
https://chat.whatsapp.com/DmxSrc9k17F94EyXmo4r87
ــــــــــــــــــــــــــــ
کانالمون در ایتا🍃⤵️
https://eitaa.com/hasebabu
ـــــــــــــــــــ
پیج اینستاگراممون🥰⤵️
https://www.instagram.com/p/CfXIUZDLgo4/?igshid=MDJmNzVkMjY=