اینجا با هم باشیم⚘️
قسمت چهاردهم‌ زندگی شوم پری پری هنگام عیادت شاه از وی، به او گفت : " ببین عدل شما با من چه كرده اس
قسمت پانزدهم زندگی شوم پری به مروز زمان شاه نسبت به پروین بدبین شده بود و رفتار وی را زیر نظر داشت ، به طوری كه با وجود این كه مسافت بین خانه پری و شاه زیاد بود ، در یك شب تابستانی ... مردی از دیوار خانه او پایین پرید ، شخص شاه بود ؛ اتاق وی را جستجو كرده و به حیاط بازگشت ... پری به شاه گفت : " آیا صحیح است كه شخص شاه از دیوار منزل كسی بالا برود؟" شاه پاسخ داد : "به من گزارش داده بودند كه مردی در خانه شماست." البته در بدبینی شاه نسبت به وی نباید از نقش اشرف غافل بود ؛ پروین در كتاب "تا سیاهی..." نقل می كند : "در شبی من بیرون زیر آلاچیق كنار خواهرم خوابیدم ، یك دفعه از درون اتاق خوابم صدای انفجار نارنجك آمد ، من متقاعد شدم كه اشرف قصد از بین بردن مرا دارد ." ادامه دارد