ملیکا دختری که در تجاوز مرد شیطان صفت مبتلا به ایدز شد / ۴بار خودکشی کردم اما بازهم زنده ماندم.... دختر جوان مچاله شده روی نیمکت راهروی دادگاه کنار مادرش نشسته بود رنگ بررخ نداشت و تمام نگاهش گره خورده به سرامیک های کف راهرو گاهی دستانش میلرزید و استرس تنها چیزی بود که می شد از نگاهش فهمید ملیکا دختر ۲۰ساله به همراه پدرو مادرش به دادگاه آمده بود تا دریکی از شعب رسیدگی به جرائم منافی عفت از مردی به نام یوسف شکایت کند. ملیکا درباره ی آنچه که برایش اتفاق افتاده بود گفت: در خوابگاه دانشجویی بودم که در یکی از شبها در فضای مجازی با مردی آشنا شدم که خودش را یوسف معرفی کرد او مدعی بود مجرد است و بعد از چند ساعت عاشق من شد نمی دانستم تمام حرفهایش دروغ بود بعد از چند روز او از یک شهر دیگر در مقابل خوابگاه دانشجویی حاضر شد باور نمی کردم که به همین راحتی به سراغ من آمده است حس میکردم او به من علاقه دارد و اصلا متوجه نبودم که او چه نیتی سومی در سرش دارد راستش را بخواهید قند در دلم آب شد وقتی با خودرویش مقابل خوابگاه حاضر شد به دوست من که در خوابگاه هم اتاقی ام بود کلی پز دادم که یوسف چقدر مرا دوست دارد حتی تصورش را هم نمی کردم که قرار است چه بلایی بر سرم بیاید یوسف از من خواست که از خوابگاه بیرون بیایم من هم بدون اینکه فکری کنم آنقدر در امواج احساسات خودم غرق شده بودم که قدرت تعقل نداشتم تا یه درصد احتمال بدهم که چرا باید سوار خودروی شخصی که اصلا هیچ شناخت کافی از او ندارم بنشینم همه چیز در عرض چند دقیقه اتفاق افتاد یوسف به من گفت که تو را به خانه ام میبرم تا بیشتر باهم آشنا شویم او آنقدر خیلی خوب صحبت می کرد و خودش را فارغ التحصیل دور کارشناسی ارشدمهندسی برایم معرفی کرد درحالی که او هیچ وقت پایش هم به دانشگاه هم نرسیده بود..... او مرا به خانه خودش برد تا باهم بیشتر آشنا شویم بعد از چند دقیقه یوسف بطری مشروب را روی میز گذاشت و باهم کمی مشروب خوردیم اما من بعد از خوردن مشروب درحالیکه بدنم رمق نداشت بلند شود روی زمین افتادم یوسف مرا به اتاق دیگری برد او به زور بدون اینکه من بخواهم و بتوانم از خود دفاع کنم چند بار به من تجاوز کرد و بعداز ۶ساعت مرا به مقابل خوابگاه دانشگاه برد ور هایم کرد...بعد از مدتی که بیمار شده بودم و درحالیکه مشکلات روانی زیاد پیدا کرده بود متوجه شدم که به ویروس HlVمبتلا شدم و ایدز دارم وقتی از این ماجرا خبردار شدم دنیا بر روی سرم خراب شد و تصمیم گرفتم تا به زندگی ام پایان بدهم دیگر نه امیدی به زندگی داشتم و نه میتوانستم درس بخوانم .... در این مدت ۴بار خودکشی کردم که هربار پدرو مادرم جانم را نجات دادند . حالا شکایت کردم تا قانون این مرد پلید را مجازات کند. دختر جوان مدعی شد که درحالیکه این مرد خودش را مجرد معرفی کرده بعدا مشخص شد که او دارای زن و فرزند بوده است و به من دروغ گفته است او در زمان رسیدگی به پرونده در حالیکه به اتهام زنای محسنه مطرح بود با نقشه ای که باهمسرش طراحی کرده بود به قضات گفت که در مدتی که با من دوست بوده زنش از او متارکه کرده و در خانه پدرش اش زندگی می کرد تا از حکمی که حق اش بوده است متواری و تبرئه شود. به گفته ی وکیل شاکی پرونده قضات دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهم و شاکی متهم وارد شده و متهم را تنها به دلیل رابطه نامشروع به یکصد ضربه شلاق محکوم کردند./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154