درخواست طلاق به خاطر فرزند پایان زندگی الناز و محسن آغاز یک تراژدی است. آنها هر دو می‌دانند چه روزهای سختی در پیش دارند. الناز برای اعتمادآنلاین از زندگی مشترک و جدایی می‌گوید. *چه مدتی است با همسرت زندگی می‌کنی؟ 11 سال قبل آشنا شدیم و ازدواج کردیم. *چطور با هم آشنا شدید؟ همکار بودیم. محسن خیلی پسر متینی بود .او اصلا به من پیشنهاد دوستی نداد و مستقیم خواستگاری کرد. بعد که خانواده‌ها با هم آشنا شدند، ازدواج کردیم. *خوشبخت نبودی؟ بسیار خوشبخت بودم و زندگی‌ام را بسیار دوست داشتم. *پس چرا می‌خواهی طلاق بگیری؟ طلاق توافق هردوی ما است. ما فرزندی داریم که می‌خواهیم به خاطر او طلاق بگیریم. *چرا ؟ بچه به هر دوی شما نیاز دارد. محسن تصمیم گرفته پسرمان را به خارج از کشوربفرستد. چون پول نداریم هر دو با هم برویم تصمیم گرفتیم طلاق بگیریم و من با پسرم بروم. *چرا طلاق؟ می‌توانستید بروید و بعد شوهرت به شما بپیوندد. او تصمیم ندارد بیاید. می‌خواهد در کنار پدر و مادرش باشد. مادرش پیر است و محسن تنها فرزند پسر خانواده است به همین دلیل تصمیم گرفته کنار مادرش بماند. از طرفی سرنوشت بچه برایمان مهم است. به همین خاطر قرار شد من بروم *خودت فکر نمی‌کنی تصمیمی که گرفتی اشتباه است؟ پسرمان خودش هم دوست دارد برود. من نمی‌توانم تنهایش بگذارم. می‌روم تا ببینم چه می‌شود. *اگر شوهرت ازدواج کرد، چه؟ من فکر همه اینها را کردم امابه خاطر بچه‌ام چاره‌ای ندارم. *می‌توانید کارهای دیگری بکنید. مثلا اینکه وقتی بزرگ شد به خارج برود. اگر بزرگ شود باید سربازی برود. به همین خاطر از همین حالا او را به خارج می‌بریم. *نظر شوهرت چیست؟ او گفت حالا که بچه دوست دارد، بروید اما من نمی‌آیم. بعد تصمیم گرفتیم طلاق هم بگیریم. *اینطوری پسرت خوشبخت می‌شود؟ من می‌دانم بدبخت می‌شوم. امیداورم او خوشبخت شود./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154