فکر نمیکردم شوهرم از دادخواست طلاق خوشحال شود
سپیده برای اولین بار تصمیم گرفت شوهرش ر ا به دادگاه بکشاند و حالا متوجه شده طاها از این اتفاق راضی است. سپیده برای اعتمادآنلاین از دلایل از هم پاشیدن زندگیاش میگوید.
*چند سال است با هم ازدواج کردهاید؟
9 سال قبل ازدواج کردیم.
*چطور با شوهرت آشنا شدی؟
در دانشگاه همکلاسی بودیم. همشهری هم بودیم. در راه برگشت به خانه چندباری هم مسیر شدیم و اینطوری بود که با هم بیشتر آشنا شده و بعد از دانشگاه هم ازدواج کردیم.
*بچهدار هم شدید؟
نه. بچه نداریم.
*حالا چرا تصمیم به طلاق گرفتهای؟
تصمیم به طلاق به این دلیل بود که من و شوهرم از یک سال بعد از ازدواجمان تصمیم گرفتیم جدا از هم زندگی کنیم. ما نمیتوانستیم با هم کنار بیاییم و مرتب با هم اختلاف و دعوا و درگیری داشتیم. شوهرم خانه گرفت و برای خودش زندگی میکرد.من هم برای خودم زندگی میکردم. ما 8 سال به همین شیوه زندگی کردیم.
*چرا اینطور زندگی میکردید؟ چرا طلاق نگرفتید؟
چون خانواده من و طاها اصلا با این موضوع کنار نمیآمدند و ما برای اینکه بتوانیم زندگی آرامی داشته باشیم، این کار را کردیم.
*جالا چرا تصمیم به طلاق گرفتهای؟
برای اینکه طاها را تحریک کنم تا سر زندگی برگردد این کار را کردم ولی نمیدانستم شوهرم خیلی هم خوشحال میشود.
*چرا فکر م کنی خوشحال شده است؟
چون وقتی گفتم دادخواست دادم گفت مشکلی نیست. کی به دادگاه بیایم! حالا هم خیلی آرام وراضی است.
*مهریه را چه میکنید؟
من گفته بودم مهریهام را میبخشم اما حالا مهریهام را میخواهم و نمیبخشم.
*فکر نمیکنی بهتر است راهی بهتر پیدا کنید؟
این جدایی خواسته طاها هم هست. راه دیگری نداریم./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154