مریم سعی می کرد علاوه بر تربیت مذهبی اش که در خانه شکل گرفته بود خود نیز روحش را به سمت سیر الی الله سوق دهد. یکی از دوستانش خاطره ای از او را اینگونه روایت می کند: «روزی وارد خانه شان شدم. مریم را رو به قبله؛ در حالی که به پشت دست خود می‌کوبید، دیدم. با تعجب پرسیدم: چه شده مریم؟! مشکلی پیش آمده؟! آن لحظه جوابم را نداد، اما مدتی بعد گفت: من هر روز اعضای بدنم را مواخذه می‌کنم و از آن‌ها می‌پرسم که امروز برای خدا چه کاری انجام داده‌اید؟» 🌷 🕊 @𝒉𝒂𝒗𝒂𝒍𝒊𝒊𝒆𝒌𝒉𝒐𝒅𝒂