پسراول‌گفٺ: مادر ، اجازه‌هست‌‌برم‌جبهھ!؟ گفت‌: بروعزیزم ☺️رفٺ‌ووالفجرمقدماتےشهیدشد! ⟦<✨> پسردوم‌گفٺ : مادرداداش‌ڪه‌رفٺ‌من‌هم‌برم!؟ گفت‌:بروعزیزم🙂 رفٺ‌وعملیات‌خیبرشهید‌شد! ⟦<🌸> همسرش‌گفت‌: حاج‌خانم‌بچه‌هارفتند،ماهم‌بریم‌تفنگ بچه‌هاروی‌زمین‌نمونھ . . رفٺ‌وعملیات‌والفجر۸شهیدشد! ⟦<💔> مادربه‌خداگفٺ: همه‌دنیام‌روقبول‌کردی،خودم‌روهم قبول‌کن:) رفٺ‌ودرحج‌خونین‌شهید‌شد!:)) ⟦<🌱> 🙂