∞ــحیاتـღ﴾﷽﴿ღـانسانیــ∞ 😰 روش‌های معمول سرزنش، التماس و نوازش اثر نداشت و نتوانستند دختر سه ساله‌شان را وادار به خوردن صبحانه کنند. بنابراین والدین از خودشان پرسیدند: "چطور کاری بکنیم که او خودش بخواهد این کار را انجام بدهد." 😌 دخترک عاشق این بود که از مادرش تقلید کند و بداند که بزرگ شده است. بنابراین یک روز صبح او را روی صندلی گذاشتند و وادارش کردند صبحانه را تهیه کند. درست در آن لحظه‌ی حساس، پدر وارد آشپزخانه شد و دید که او دارد حریره را آماده می‌کند. 😍 دختر به محض این‌که پدرش را دید گفت: "اوه بابا، ببین! امروز صبح من دارم حریره درست می‌کنم." و دو پیاله حریره را بدون این‌که نق بزند خورد، چون به این کار علاقه پیدا کرده بود. 😇 او با تهیه‌ی حریره، به نوعی، اظهار وجود کرده بود. اظهار وجود؛ نیاز اساسیِ طبیعت بشری ست. 🔵 وقتی فکر درخشانی به ذهن‌مان می‌رسد، به جای آن‌که دیگران را وادار سازیم که بدانند آن فکر متعلق به ماست، چرا کاری نکنیم که فکر کنند آشی‌ست که خودشان پخته‌اند و در چنین وضعی، آن را مال خود می‌دانند و دوستش دارند و دو تا پیاله از آن را خواهند خورد. •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈• 🌷 جهت آغاز «تحول انسانی» همراه شوید. 🇮🇷 @hayate_ensani