در باور من عشق همين حال خراب است جويا شدم از بختم و گفتند كه خواب است من دل زده از شهوت پيروزى و تاجم بالا ببرم جامى و آن جام شراب است دل سردى معشوق نماينده ى عشق است دلتنگى من بيشتر از حد نساب است پرسيد كه ديوانه چرا عاشق اويى ؟ گفتم كه سوال تو خودش عين جواب است از بازى تقدير برايت چه بگويم ؟ لب وا بكنم زحمت صد جلد كتاب است @Hayrani